2777
2789
عنوان

خانوما میشه بیایین یه دقیقه

235 بازدید | 25 پست

برا روز معلم نمیدونم چی بخرم برای معلم پسرم 

در حد پونصد میخوام هزینه کنم خوبه به نظرتون؟  یا کمه؟  معلمشونم خانومه


سکه پارسیان از چند شروع میشه؟ مثلا پونصدی داره؟ 

یا کارت هدیه

یا کلا یه چیز دیگه به نظرتون اگه ایده ای دارین بگین 

مثلا ماگ چطوره؟ 

اصلا نمیدونم چیکار کنم 


کارت هدیه بگیر اسم پسرتم بنویس روش

فرزندم،دلبندم، عزیزتر از جانم از ملالتهای این روزهای مادری ام برایت میگویم... از این روزها که از صبح باید به دنبال پاهای کوچک و لرزان تو بدوم و دستت را بگیرم تا زمین نخوری. به کارهای روی زمین مانده ام نمیرسم این روزها که اتاقها را یکی یکی دنبال من می آیی، به پاهایم آویزان میشوی و آن قدر نق میزنی تا بغلت کنم، تا آرام شوی. این روزها فنجان چایم را که دیگر یخ کرده، از دسترست دور میکنم تا مبادا دستهای کنجکاوت آن را بشکند. با ناراحتی و ناامیدی سر برگرداندنت را میبینم که سوپت را نمیخوری و کلافه میشوم از اینکه غذایت را بیرون میریزی. هرروز صبح جارو میکشم، گردگیری میکنم، خانه را تمیز میکنم و شب با خانه ای منفجر شده و اعصابی خراب به خواب میروم. روزها میگذرد که یک فرصت برای خلوت و استراحت پیدا نمیکنم و باز هم به کارهای مانده ام نمیرسم... امشب یک دل سیر گریه کردم. امشب با همین فکر ها تو را در آغوش کشیدم و خدا را شکرکردم و به روزها و سالهای پیش رو فکر کردم و غصه مبهمی قلبم را فشرد...تو روزی آنقدر بزرگ خواهی شد که دیگر در آغوش من جا نمیشوی و آنقدر پاهایت قوت خواهد گرفت که قدم قدم از من دور میشوی و من مینشینم و نگاه میکنم و آه... روزگاری باید با خودم خلوت کنم و ساعتها را بشمارم تا تو از راه بیایی و من یک فنجان چای تازه دم برایت بیاورم و به حرفهایت با جان گوش بسپرم تا چای از دهن بیفتد.... روزی میرسد که از این اتاق به آن اتاق بروم و خانه ای را که تو در آن نیستی تمیز کنم. و خانه ای که برق میزند و روزها تمیز میماند، بزرگ شدن تو را بیرحمانه به چشمم بیآورد. روزی خواهد رسید که تو بزرگ میشوی، شاید آن روز دیگر جیغ نزنی، بلند نخندی، همه چیز را به هم نریزی... شاید آن روز من دلم لک بزند برای امروز... روزی خواهد رسید که من حسرت امشبهایی را بخورم که چای نخورده و با سردرد و گردن درد و با فکر خانه به هم ریخته و سوپ و بازی و... به خواب میروم... شاید روزی آغوشم درد بگیرد، این روزها دارد از من یک مادر به شدت بغلی میسازد...! این روزها فهمیدم باید از تک تک لحظه هایم لذت ببرم

بچه‌ها، باورم نمی‌شه!!!!

دیروز جاریمو دیدم، انقدر لاغر شده بود که واقعاً شوکه شدم! 😳 

از خواهرشوهرم پرسیدم چطور تونسته انقدر وزن کم کنه و لباس‌های خوشگلش اندازش بشه. گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته.منم سریع از کافه بازار دانلودش کردم و رژیممو شروع کردم، تا الان که خیلی راضی بودم، تازه الان تخفیفم دارن!

بچه ها شما هم می‌تونید با زدن روی این لینک شروع کنید

کارت هدیه . یا ۵ تا تراول صد تومنی داخل یه پاکت خوشگل

خانم ها و آقایون مذهبی غیر مذهبی یه حرفی باهاتون دارم : وقتی به طبیعت می ریم زباله نریزیم . حالا بعضیا مثلا می خوان بهتر بشه کل زباله هاشون جمع می کنن تو نایلون یا پوشک بچه رو می ذارن تو کیسه نایلونی تو طبیعت رها می کنن . خوب تو دل طبیعت اجنه که نمیان اونا رو جمع کنن . چرا میندازی ؟ خوب همون کیسه رو بذار تو ماشینت تو شهر بنداز سطل آشغال . یعنی واقعا فهمیدن این موضوع اینقدر سخته که با اینکارمون گند می زنیم به طبیعت؟ نفر بعدی بیاد زباله های مارو ببینه مگس و حشرات دورشو ببینه؟ ما از زباله ای که خودمون تولید کردیم یا پوشکی که بچه ی خودمون پی پی کرده چندشمون میشه  نمی ذاریم تو ماشینمون. بعد گندیده ی اونا رو مردم ببینن خدارو خوش میاد ؟ چرا از ماشینتون زباله بیرون پرت می کنین؟ زباله ی خودتونو تو ماشین تحمل نمی کنین بعد زباله ی شما رو مردم تو جاده تحمل کنن؟ چرا اینقدر بی فرهنگی ؟ چرا اینقدر بی فکری . یه ذره به خودتون بیایید . آدم دو ساعت میره طبیعت حال و هوا عوض کنه فلان میشه به اعصابش برمی گرده . اگه یه درصد به اون دنیا و حق الناس اعتقاد دارین بفهمید اینا حق الناسه . اینا آزار آدماست .اگه هم اعتقاد ندارین به خاطر وجدان به خاطر فرهنگ چه می دونم به خاطر ایران اینکارو نکنین . 
2810
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792