2777
2789
عنوان

،.*****برادر از دست داده ها بیاین با هم باشیم درد دل کنیم*****

| مشاهده متن کامل بحث + 7984 بازدید | 108 پست
مامی مهدی و محیا خدا خانم برادرت و دایی مهربونتو رحمت کنه
سارا و درسای عزیز خوش اومدی به تاپیک خدا برادرتو رحمت کنه برای آمرزش اموات صلواتی هدیه روح پاکشون میکنیم
به نظرتون احتیاج دارم لطفا نظر بدین

مامان ها تو روخدا اگه بچه هاتون مشکل گفتاری و رفتاری دارن سریعتر درستش کنید.

امیر علی من پنج و نیم سالش بود ولی هنوز خوب حرف نمیزد😔😔 فک میکردم خودش خوب میشه. یکی از مامان ها خدا خیرش بده تو اینستا تا آخر عمر دعاش میکنم پیج اقای خلیلی و خانه رشد رو برام فرستاد.

الان دارم باهاشون درمان آنلاین میگیرم. امیر علی خیلی پیشرفت کرده🥹🥹 فقط کاش زودتر آشنا میشدم. خیلی نگرانم مدرسه نرسه. 

یه تیم تخصصی از گفتار و کار درمان و روانشناس دارن، هر مشکلی تو رشد بچه هاتون داشتین بهشون دایرکت بدید. 



افسرده و تنها شدم بی تو برادر
بدون تو غریبم همه هستیِ خواهر😢😢😢😢😢
داداشم تولد پنج سالگی دخترته.چطور بدون تو براش تولد بگیریم.چطور تو چشای معصومش نگاه کنم وقتی داره عکستو نگاه میکنه.همش میگه عمه بابام داره میخنده.عمه ببین.
گل ناز و قشنگم نازنیم
تو هستی یادگاری بهترینم
همه دانند اشکت از بر چیست
به خود گویی همه هستن
بابایم چرا نیست
تو خیلی کوچکی دو سال داری.
چگونه گویمت بابا نداری😭😭😭😭😭😭

یک شب خواب خانم برادرمو دیدم
یه جایی بودیم که زیباییش غیرقابل وصف بود، آبشاری که روبرومون بود و از کوهی بلند جاری بود، صدای چهچه پرنده ها و سایه درختان جنگل و هوای مطبوعش هوش از سر آدم میبرد
به خانم برادرم گفتم وقتی اون اتفاق(تصادف) براتون افتاد چه حسی داشتین؟ گفت اتفاقی برای ما نیفتاده! . انگار نمی خواست در موردش صحبت کنه
ازش پرسیدم وقتی روح از بدنت پر میکشید چه حسی داشتی؟ گفت انقققققدر تجربه شیرینی بود که دلم میخاست هزار بار دیگه تجربش میکردم بهترین و قشنگترین حسی که یک نفر میتونه تجربه کنه
بعد پرسیدم اونجا جاتون چطوره؟ گفت خیییلی عالی بذار تا فیلمشو بهت نشون بدم بعد روبرومون بسمت افق صحنه هایی مثل پرده سینما به نمایش در اومد به چشمم بهشت رو دیدم. کاش میتونستم توصیفش کنم
بعد از تماشای فیلم گفتم راستی عکسا و فیلماتونو چیکار کنیم؟ گفت همه رو یکجا جمع کنین بعد همشونو.........(صحبتاش مفهوم نبود)
وقتی بیدار شدم تا مدتها قلبم پر شور و پر از احساس شعف فراوون بود و از خوشحالی فراوون گریه میکردم
دیگه از مرگ نمی ترسیدم
دیگه برای مال دنیا و مشکلاتش پشیزی ارزش قائل نیستم
دیگه میدونم هر لحظه ممکنه خودم یا عزیزی رو از دست بدم پس قدر انسانها و محبتاشونو بیشتر میدونم
زن داداش مهربونم تا ابد یادتو و خانوادت تو قلب ما زنده است و هیچ وقت فراموش تون نمیکنیم
پس آسوده بخواب
به نظرتون احتیاج دارم لطفا نظر بدین
برادرم عزیزترینم مهربونم زنداداش گلم خانومی، برادرزاده های گلم عشقای عمممه عیدتون مبارک ان شالله روحتون در آرامش ابدی باشه
در پیشگاه خداوند متعال ما را یاد کنید و دعا کنید شفاعت کنید
هیچ وقت هیچ وقت هیچ وقت یاد قشنگتون از دلم بیرون نمیره
به نظرتون احتیاج دارم لطفا نظر بدین
الهی فدای دل غمزده ات بی بی گل واقعا متاسف شدم از این اتفاق... با خوندن پستهات گریه کردم و اشکام سرازیر شد .. من برادر ندارم ولی عمق عشق و علاقه ای که یک خواهر به برادرش داره رو درک میکنم خدا رحمتشون کنه.. برادر و خانم برادرت.. و برادرزاده های نازنینت.. و خدا صبر بده به شما و مامان و بابات .... خدا رحمت کنه برادر و خواهر همه عزیزانی که تو این تاپیک هستند ..
النازم... من از آن روز که در بند توام آزادم
سلام عزیزانم منم در غمتون شریک بدونین .منم برادر نازنینم و از دست دادم
خدایا ... وقتی تو از جنس بی‌نهایتی، پس من چگونه محدود شوم در خود و دنیای خود؟! من با تو معنا میابم و تو امید می‌بخشی به نا امیدی‌های این روزهایم؛ و من چنان در این دریای بیکرانِ رحمتت غرق میشوم که تمامِ ناممکن‌ها برایم ممکن می‌شوند؛ و تمام قفل ها، کلید و تمام آشوب ها، آرامش ...💖
منم 4 سال قبل برادر26ساله مجردم از دست داد اتفاقا عصربا خودم میگفتم چقدر دلم براش تنگ شده کاش تو خواب میدیدمش .داغ اون پدر ومادر منو هم پیر کرده اصلا نمیتونم نگاشون کنم از بس شکسته شدن چون دیگه بچه اخر بود واقعا تنها شدن
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز