سلام
شوشوی من آدم خیلی خوبیه ومن هم خیلی دوستش دارم.(البته با اختلاف فرهنگی شدیدی که داریم.)
داداش من هم موقعیت اجتماعی بالایی داره.. نمیخوام زیادی تعریفش کنم. اما متخصصه و استاد دانشگاه. 1 ماه پیش هم با یه خانم دکتر ازدواج کرد و دیشب با خانمش واسه ماه عسل رفتن اسپانیا.
از وقتی داداشم ازدواجکرده شوشو جان حسادتش گل کرده. همش سعی می کنه یه جورایی از داداشم پیش من ایراد بگیره. جلو خودشون چیزی نمی گه و احترام نگه می داره اما تو تنهایی همش تیکه می ندازه که داداشت ال و بله!!! مثلا هروقت ما مهمون داریم خودش به زور منو بلند می کنه که بریم فرودگاه جلوشون. اما دیروز که داداشم و خانمش میومدن و من گفتم می خوام برم فرودگاه...اون هم بیرون بود اصلا نگفت که منم میام تازه گفتش که خیلییییییی شلوغه کجا می خوای بری؟ خودشون میان!!!
منم خیلی زورم گرفت. چیزی نگفتم بهش. فقط گفتم که زشته. برای بار اول با خانمش دارن میان. نرم فرودگاه؟ بگم با آژانس بیاین؟
راستش خیلی از دستش زورم گرفته.
دلم میخواد بهش بفهمونم که به داداشم حسودی می کنه. اما نمی دونم چه جوری که دعوامون نشه و بهش بر نخوره. آخه عین بچه ها زودی قهر می کنه و از همه جی ناراحت می شه.
پیشنهاد بدین