سعی کن جوری با باهاش رفتار نکنی که حس حسادتش برانگیخته بشه من پسرم سه سالش بود که اون یکی پسرم به دنیا اومد من با زبون بچگونه که انگار پسر کوچیکم صحبت میکنه با بزرگه ارتباط بر قرار میکردم مثال میگفتم داداش پهلوون شیشه رو به زور نزار دهنم آخه خفه میشم یا اینکه همیشه از زبون داداشش قربونش صدقش میرفتم الان که سالها گذشته باهم دوست و رفیقن
بهش بگو تو مراقبت از بچه کمک کنه در عوضش بهش شکلاتی جایزه ای چیزی بده. خودتم نظارت کن رو کاراش اگه اشتباه انجام میده یادش بده ولی تنبیهش کنی بدتر لج میکنه
دخترم عاشق بچه. همش دعا میکنه کاش یه داداش داشت میگه چرا خدا به همه نی نی میده به ما نمیده پسر شماهم نمیدونه این کارا برا نوزاد خطرناک فقط تنهاش نزار خدانکرده بلای سرش میاره
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
0 ثانیه پیش
0 ثانیه پیش
2 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز