سلام دوستان
من و رام حدود ۵ یا ۶ سال با همیم خیلی هم خوب هست رابطمون ولی ی روز برای ایشون خواستگار میاد که کل خانوادش راضی میشن جز خودش منم ناراحت شدم خلاصه با کلی دردسر رد کردیم ولی از اون روز ایشون رفتارش فکر‌کرده کلا عوض شده قبلا که اون قدر آنلاین میشد الان نمیشه یا پیام هاشو همه چیزیش عوض شده به نظرتون چیکار کنم لطفاً الکی جواب ندین
تو این ۵ . ۶ سال نگرفتیش؟
نمیشه زود قضاوت کرد شاید مهمون دارن یا عید دیدنیه سرش شلوغه
ولی تو این ۵ ۶ سال نرفتی با خانوادش حرف بزنی بگیریش
خب باید خیلی واضح خدمتتون عرض کنم بعد از ۶ سال ،شما هیچ حرکتی نزدین ولی ایشون بخاطر شما خواستگارشو رد کرده!خب هر کی باشه به این فکر میکنه که شما هنوزم مثل ابوالهول فقط نظاره گر هستین و هیچ آبی ازتون گرم نمیشه!خب برادر اگه میخواییش بگیرش ،اگرم نمیخوای بگیری بهش بگو عمر و زندگیشو هدر نده حداقل میتونست ازدواج کنه و خانواده تشکیل بده!
خب داره جدی به زندگیش فک میکنه ...منتظر چی؟؟
۶ ساله دختر مردمو منتظرگذاشتی الان بهت برخورده خاستگار داره??????
چند سالته چند سالشه؟؟
طبیعیه ، ببین ممکنه تو خانواده اش مشکلاتی وجود داشته باشه یا حتی سر شما باهاشون تو جنگ و اعصاب باشه بهتون نگه و مثل قبل حوصله اینا نداشته باشه ، البته همه ی اینا مقطعیه و درست میشه . شما سعی کن درکش کنی یا هر وقت قرار حضوری داشتید باهاش صحبت کن و دلیلشو ازش بپرس
دیگه زیاد به قرار های حضوری اهمیت نمیده دوشنبه بهش گفتم عصر بیا بریم بیرون هر چی میخوای بخریم اینا گفت باشه
جا همیشگی منتظرش بودم ۴۰دقیقه باز دیر کرده بود از اون روز کلا عوض شده قبلا درست سر وقت می اومد ولی از اون روز همیشه با تاخیر
خب همین دگ ، ببین ما چون تو زندگیتون نیستیم داریم بر حسب حدس و گمان نتیجه میگیریم خب؟
باهاش قرار حضوری بذار، حالا با تاخیر ، بی تاخیر، بعد با لحنی که بهت اعتماد کنه و همه چیو بگه ازش بپرس مشکلش چیه؟ اگه گفت مشکلی ندارم بگو پس چرا رفتارهات تغییر کرده ، چرا دیر میای سر قرار ، چرا حرارت و شور و‌شوق سابق رو نداری واس رابطه ، چه مشکلی پیش اومده عزیزم ؟( با این لحن صحبت کن)
اینجا هیشکی تو جزییات رابطتون نیست ممکنه اشتباه راهنماییت کنن و همه چی بدتر شه
درست میگید کسی نمیدونه
ولی باور کنید نه خسته شدم نه چیزی فقط میخوام ببینم چه کجا کم گذاشتم بهش
همون طوری که گفتین گفتم بهش اونم نه با لحن با کادو خریدن و اینا نهایتش عصبی شده گفته هیچیم نشده رفتارمم خوبه نمیدونم چه خاکی تو سرم کنم
به پدرش هم نمیتونم بگم نه اینکه عصبی بشه فلان نه چون پدرش بگم اونم بهش میگه برمیگرده دعوا
