راستش شرایط زندگیمون یه جور خاصیه همسرم یه ادمفوق العاده پرمشغله س من امسال اومدم شهر محل کارش گفتم سال بعد که پسرم کلاس اولی میشه انشاءالله برمیگردم تهران و نینی میاد ولی یه هو نینی پیدا شد حالا کن ازینحا مونده ازونجا رونده م تهران هم خانواده هامون بودن هم من هر روز کارگر داشتم کلا راخت بودم اما اینجا چوناشنایی ندارم خیلی کارام سخت پیش میره اما در حال خدا ارحم الراحمینه
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
بچه ها اوضاع ما خنده داره دیگه هم من اینجوری هم شوهرم بیچاره مریضه3 من به اون می گم نکن اون به من می گه نکن دیروز استراحت می کردم امروز صبح بلند شدم کل آشپزخونه رو باید با شلنگ بشوری همه جا ظرف شوهرم ناهار درست کرده بود
بچه ها من زایمان اولم بیمارستان مردم بود ۵ سال پیش خیلی خوب بود و راضی بودم سزارین شدمب علت تنگی لگن.کسی جدیدا رفته اونجا از هزینه هاش خبر داره؟ میخوام اگه بشه طبیعی زایمان کنم
من بعدعفونت گوشم یکم حالم خوب شده بودکه بعدش بخاطرجفت مارژینال ناراحت شدم که دکترم گفت بایداستراحت کنم میره بالاانشاالله. بعدش سرماخوردگی وبدن درد وکمردرد شدیدداشتم که سه شنبه شب رفتم بیمارستان برام آز وسونونوشتن خداروشکرحال نی نی خوب بود.