2777
2789
عنوان

به شوهرم ا طمینان ندارم

8572 بازدید | 61 پست
من باردار که بودم شوهرم با یک دختر دوست شده بود و کلی با هم رفت وآمد داشتند این رو هم بگم که شوهرم توی یک شهر دیگه کار می کرد و فقط پنج شنبه و جمعه ها می اومد خونه . بعد از مدتی خودش موضوع رو بهم گفت و من ناباورانه فقط نگاهش کردم . خیلی سعی کرد توجه من رو دوباره جلب کنه ولی من خیلی سختمه که کارش رو فراموش کنم . البته به دختره هم خودم زنگ زدهم و بهش گفتم که اگه دست از این کارت برنداری کار رو به حراست ادارت می کشونم و به رئیست می گم چون توی یک شهرستان کوچک بود خیلی ترسید و کلی التماس کرد ولی من اصلا به حرفاش توجهی نداشتم . حالا نمی دونم با وجودی که شوهرم دنبال کارای انتقالیش هست هنوز هم بهش اطمینان ندارم . هم خودم از این موضوع خسته شدم و هم اون دیگه از این بدبینی های من کلافه شده . سعی می کنم موبایلش رو کنترل نکنم ولی نمی تونم . البته خودش هر اتفاقی که بیفته به من می گه ( به قول خودش ) دوستاش هم همیشه بهش می گن خیلی ساده ای که هر اتفاقی رو به زنت می گی . خلاصه از اون ماجرا حدود تقریباً یک سالی می گذره ولی من هنوز از اون اتفاق رنج می برم . دختر من الان حدود 11 ماهش هست . همیشه با دخترم درد دل می کنم و اون بی زبون فقط به من نگاه می کنه .دیگه نمی دونم چکار کنم ؟
وقتی با خانواده هستی ،‌لبخند بزن.....
وقتی این موضوع برای یکی از دوستام اتفاق افتاد من همیشه بهش می گفتم سعی کن فراموش کنی ، شوهرت که حالا خوب شده باهاش راه بیا، ولی حالا خودم اصلا نمی توانم با این موضوع کنار بیایم .
وقتی با خانواده هستی ،‌لبخند بزن.....
باران عزیزم ، اگه واقعا همسرت رو بخشیدی نباید اصلا دیگه به این موضوع فکر کنی اگه هم نبخشیدی سعی کن یک راهی واسه بخشیدنش پیدا کنی چون شما الان پدر و مادر هستید به دخترت هم از خوبیهای پدرش بگو چون اون همه چیز رو حس میکنه

مامان ها تو روخدا اگه بچه هاتون مشکل گفتاری و رفتاری دارن سریعتر درستش کنید.

امیر علی من پنج و نیم سالش بود ولی هنوز خوب حرف نمیزد😔😔 فک میکردم خودش خوب میشه. یکی از مامان ها خدا خیرش بده تو اینستا تا آخر عمر دعاش میکنم پیج اقای خلیلی و خانه رشد رو برام فرستاد.

الان دارم باهاشون درمان آنلاین میگیرم. امیر علی خیلی پیشرفت کرده🥹🥹 فقط کاش زودتر آشنا میشدم. خیلی نگرانم مدرسه نرسه. 

یه تیم تخصصی از گفتار و کار درمان و روانشناس دارن، هر مشکلی تو رشد بچه هاتون داشتین بهشون دایرکت بدید. 



دیگه کاری که کرده
میخوای تا اخر عمر زندگی خودت را صرف ناراحتی کنی
این اتفاق خیلی سخته ولی کم نبودن کسایی که شوهراشون این اشتباه را انجام دادن ولی پشیمون شدن و جبران کردن

سعی کن زندگیت را حفظ کنی بخاطر دخترت بخاطر خودت
سعی می کنم به خاطر دخترم این کار رو انجام بدهم ولی تا وقتی که شوهرم منتقل نشده خیلی برام سخته که فکر کنم اون همون آدم سابق شده .
وقتی با خانواده هستی ،‌لبخند بزن.....
باران جون خیلی متاسفم برای اتفاقی که افتاده بهت حق میدم که نگران باشی و نتونی به این راحتی ها اعتماد کنی
ولی به نظر من بهترین راه اینه که چون یه نی نی خوشکل مشکل داری به فکر اون باشی اول
سعی کن زندگیتو نجات بدی و تکلیفتو با همسرت مشخص کنی
چون شک مثل خوره وجود آدم رو نابود میکنه
سعی کن به کمک مشاور هم که شده اون اعتماد دوباره بهت برگرده
من میخوام و تا آخر امسال به خواستم رسیدم!
عزیزم این مشکل واسه یکی از دوستهای من هم پیش اومد ولی اون شوهرش رو بخشید به نظر من میدونم سخته ولی سعی کن فراموش کنی چون می تونست این موضوع رو اصلا بهت نگه و شاید تو هم هیچ وقت متوجه نمیشدی حالا که صداقت داشته تو هم به خاطر بچه ات ببخشش ومدام یاداوری و تکرار نکن
منم با بیتا جون موافقم درست میگه ،،،،،شوهر دوست من واقعا مرد با خدا ودین داری بود ولی خوب از راه به در شده بود و خودش اومد و به زنش گفت و گفت که اشتباه کرده و الانم شکر خدا رندگیشون خیلی خوبه
من نمی دونم چرا باید از سر همچین مسئله ای آدم بگذره .
کسی که یک بار این کار رو کرده می تونه باز هم بکنه .
به نظر من بهتر بود کاری می کردی که همسرت رو بترسونی تا دیگه حتی به فکرش هم نرسه همچین کارهایی بکنه
اگه سری بعد بهت چیزی نگفت و به کارش ادامه داد چی ؟؟
نمی دونم چرا همه اومدن اینجا و بهت گفتن که ببخشیدش و فراموش کنی که باهات چی کار کرده . ولی اگر یک زن همچین خطایی ازش سر بزنه مرد به همین راحتی ازش می گذره ؟؟؟؟
به نظر من اصلا در این موارد بخششی وجود نداره .
باران جان سلام این رو بدون که توی زندگی تو از همه مهمتری اول خودت
بعد این رو بدون که به شوهرت سخت بگیر اونقدری که بفهمه که چه کرده ولی به خودت هم مراجعه کن ببین تقصیر تو هم بوده یانه
اگر نبوده که خیلی سخت بگیر ولی نگذار کار به جاهای باریک بکشه
این مردها اگر اموال به نامشون باشه پرو می شن همین رو بهونه کن اگر چیزی داره به نام خودت بکن
باران جان ببین در گذشته واسه شوهرت کم نزاشتی؟ بعضی شوشوها خیلی حساسن.شاید به این خاطر اومده بهت گفته که می خواسته بهت تلنگری بزنه.البته زهر چشم گرفتن رو باهاش موافقم اما بعد از یک سال اون تاثیری که باید داشته باشه رو شوشو رو دیگه نداره.
من با مهروز جان موافقم که بعضی از اموال شوهرتو به نامت بزنی.هر چی باشه تو هم حقی تو اون خونه داری.
باران جان تنها چیزی که در مورد هیچ کس نمیشه بخشید، خیانته حالا از هر نوعش. شاید علت اینکه بهت گفته، این باشه که عکسالعمل ترا بدونه یا خواسته خودش رو خیلی جالب توجه نشون بدی که تو برای مثلا حفظ او، هر کاری میخواد بکنی.
قدر چیزی را که داری بدان قبل از اینکه زمان به تو یادآوری کند :
باید قدر چیزی را که داشتی می دانستی . . .

باران جان منم مشکل تو رو داشتم و متاسفانه با یه بچه هیچ تصمیمی جز بخشش نتونستم بگیرم امیدوارم فقط ادامه پیدا نکنه. فقط اینکه سعی کن با دختر کوچیکت دردودل نکنی ممکنه اون نتونه جوابت رو بده ولی تموم حرفات تو ذهنش حک می شه تنها راه حلی که داری ( البته از نظر من ) اینکه کنجکاوی نکنی و اینکه دیگه اجازه ندی اونقدر روش به روت باز بشه که هر کلاف خلافی می خواد بکنه و بدش بیاد برات تعریف کنه ( اشتباهی که من کردم ) چون دختر نازت رو هم شیر می دی سعی کن از این فکرا بیای بیرون مواظب خودت باشد
دوست من خیلی سخته ولی مخصوصا اگر بچه داری نه به خاطر بچه هات به خاطر خودت ببخش کاری که من کردم تازه مورد من از تو خیلی پیشرفته تر بود...وای تصمیم داشتم دیگه در مورد ش حرف نزنم.باز حالم بد شد............
**** سکوت، گاهی بهترین تحقــــیر است...! ****
سلام
من نمی دونم ما خانومای ایرانی تا بحث خیانت شوهرمون مطرح میشه چرا میگیم شوهرمون هوس بازه و از روی خوشی و شهوت و سیر شدن از ما و هزار تا دلیل دیگه خیانت کرده .عزیزم بیا مساله رو یه جور دیگه نگاه کن . گفتی شوهرت شهرستان کار میکنه و اخر هفته خونه است . اون موقع تو حامله بودی و شاید نمی تونستی همه جوره بهش برسی . کارش تو شهرستان یکی دو روز هم نبوده که پیش خودش بگه بالاخره تموم میشه .شوهر منم شهرستان کار میکنه به خاطر راحتی اون من 8 ماه رفتم توی اون شهرستان زندگی کردم . باورت نمیشه جهنم رو به چشمم دیدم . افتضاح بود . بیشتر از 8 ماه دوام نیاوردم و برگشتم . می خوام بهت بگم مطمئن باش شوهرت از روی خوشی یا هوس این کار رو نکرده مطمئن باش اونقدر تنها و مستاصل بوده که شاید خودش هم نفهمیده چیکار میکنه . خودت تا چه حد تظمین می کنی که اگه جای شوهرت بودی خطا نمی کردی .
البته نمی خوام کار شوهرت رو توجیه کنم خیانت به هر دلیلی غیر قابل بخششه ولی تو برای شوهرت یه شرایط ویژه در نظر بگیر . نمی دونی تنهایی و بی همزبونی چقدر سخته . من واقعا شوهرت رو درک میکنم چون خودم این شرایط رو گذروندم .
سعی کن از این زاویه به قضیه نگاه کنی یه ذره تقصیر تو هم بوده چرا نرفتی پیش شوهرت زندگی کنی ؟ حداقل برای یه مدت کوتاه تا بهش بفهمونی دوسش داری .
مطمئن باش حالا که اومده بهت گفته خیلی عذاب وجدان داشته . به خاطر فرشته کوچولوت و خودت فراموش کن و سعی کن از روزهای جوانی ات لذت ببری .
خدا رو شکرکه دختره دست کشید من خیلی ها رو میشناسم که دختره بالاخره باعث شده شوهرشون طلاقشون بده .
ولی در کل از خدا میخوام بهت صبر بده .
بووووووس
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792