شوهر کردم به یه شهر کوچیک ۸ سال ازدواج کردیم یه بارم باهاش نرفتم بیرون چون شوهرم خیلی به درد نخوره میگه چرا اطرفیان نگات میکنن میگه داری میرقصی براشون ک نگات میکنن دارب قر میدی مریض روانی ازش خسته شدم میگه الا پشت سرم حرف میزنن میگن زن فلانی خشگله بندازیم دورش دیگ خستم جاهایی ک نباید تنها برم و با خونواده برم نمیتونم همش تنهام منو تو شلوقی نمیبره همش میگه یه جای خلوت اره بری برا جوونا قر بدی خوشت میاد
حتما جذابی
شوهرت بی عرضه اس،،،،بی عرضه ی به تمام معنا
من شوهرم اینجوریه ،،میریم بیرون دست و پاش میلرزه،،که کی الان نگات می‌کنه ،،،زوذ راه بیا ،،،روسزیت رو بکش جلو ،،،،
یه آدم استرسیه بی عرضه ،،،،،مردم هراس،،،،
وگرنه همسایه مون زنش بولیز شلوار میپوشه با کلاه ،،،،چنان دست زنش رو مثل شیر میگیره تو خیابون راه می‌ره ،،،،هیوکس جرعت نمیکنه نگاش کنه و
آیاتابحال کاراشتباهی ازت دیده؟
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
50 ثانیه پیش
50 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز