سر اینکه یلدایی منو خانوادم میخواستن واسه خواهرم ببرم خواهرم زنگ زد هر چی دهنش اومد گفت بعد منو آنفالو و بلاک کرد مامان اینا براش ٨٠ میلیون سیسمونی خریدن این هفته میخوان ببرن به مامانم گفته اگه سحر نیاد و کادو نیاره منم عروسیش نمیام
با اینکه زنگ زد هعی به من گفت تو شوهر کردی یادت نیست کهنه های منو میپوشیدی حالا انتظار کادوهم ازم داره
از چشمم افتاده اتفاقا اصلا دوست ندارم ببینمش