2777
2789
عنوان

سیاست و راهکار برای زوج‌های عزیز

| مشاهده متن کامل بحث + 109637 بازدید | 1700 پست

سلام دوستان جان و جانان ❤️

خب من بعد چند روز غیبت اومدم

واقعیت وقت نکرده بودم بشینم پای گوشی


امتحانات دخترم شروع شده که یکی از دلیل کم اومدمم  هم این 💕

از یه طرف هم مسابقه ی بین استانی داشت که هرروز می بردم باشگاه تا تمرین کنند برای مسابقه آماده باشند 💕


کارهایی که تو این چند روز انجام دادم

یک ...لیست تمام مایحتاج خونه رو نوشتم 💕

از لبنیات و وسایل صبحانه گرفته تا حبوبات ..و شوینده ها .همه و همه چیز بجز برنج که سالانه میگیریم گرفتم


از بعضی چیزها هم که فروشنده گفت گرونتر خواهد شد دو سه تا برداشتم ...از جمله روغن و ماکارونی 💕


یک چک دادم به مبلغ ۸ملیون برای دو ماه دیگه


از فردا مخارجم رو کنترل میکنم که جای چک رو پر کنم 💕


فقط یه میوه می‌خوام و یه صیفی جات و سبزیجات و نان


مخارج خونه ی ما که با هشت و نیم بسته میشه

( فقط خورد و خوراک بجز برنج )چون چک رو دوماه نوشتم

هر ماه از این هشت و نیم باید چهار تومن بذارم کنار💕


یعنی با چهار و نیم ببندم خرج رو ....که خدارو شکر فریزر و کابینت و یخچال رو پر کردم ...


از اونور هم این چند روز خرج ام نسبت زیادتر شد

هفته ی پیش با همسرم مطرح کردم که آخر هفته بریم

آذربایجان غربی 😍یکم حال و هامون عوض بشه

و یه تجدید روحیه ای کنیم


ایشون هم قبول کرد ...گفت ولی دست و بالم خالی دیگه

گفتم اجاره ی خونه ی بچه ها رو گرفتم هنوز تبدیل نکردم

به باباش قرض میدن 😊چند وقت دیگه که کارت باز میشه بر میگردونی براشون تبدیل میکنم


گفت باشه حتما ...

خلاصه دقیقا دو روز بعد مربی دخترم گفت که می‌فرستم شهر ارومیه ( آذربایجان غربی)برای مسابقه

خب ما هم با یه تیر دوتا نشون زدیم

هم زیارت هم تجارت 😍

چهار ملیون برای دو روز خرجمون شد ...حالا با مدیریت

از اونجا هم خدارو شکر با دست پر برگشتیم 😍🥰دخترم تونست مقام اول رو کسب کنه 😊

و بعد مسابقه جای دیدنی ارومیه رفتیم از بازارچه ی معروفش و ..... خلاصه خیلی خوش گذشت جاتون سبز ☘️



همسرم ده ملیون طلب داشت از یه نفر که تو این وضعیتمون دادند و من بسی خوشحال تر 😍


زود پنج ملیون پول بچه هارو برداشتم ...بردم تبدیل کردم به طلای بدون اجرت ...طلا گرمی ۵۲۰۰بود که روش هم صد گذاشتم یه گرم دادم به یه زنجیر 💕


مابقی پنج ملیون رو قشنگ مرتب و منظم باکس بندی شد


خب از اونور اومدم ویپاد دخترم رو افتتاح کردم دیروز 🥰😍

یه ملیون وام اش رو گرفتم ...واقعا خیلی خوب شده

قبلا باید کارت میکشیدی ولی الان میتونی به راحتی کارت به کارت کنی 😍


منم زود براش ۲۰۱سوت دادم طلا گرفتم

گفتم باز غنیمت دیگه

تو چند لحظه ورود خروج طلا سی هزار تومن کشید بالا 😕

هر چند دید من بلند مدت


کار همسرم امسال خیلی خیلی افت کرده

هوای تبریز خیلی خیلی سرد

و این سردی هوا روی تک تک بالا رفتن جنس ها تاثیر داره 🙁


عصر رفتم سبزی خوردن بگیرم برای شام

کیلویی ۷۰هزار تومن 😕هف تااااااد هزار تومن به تومن کار کن به دلار خرج کن متاسفانه 😥


برای شام فردا کشک بادمجان بود تو لیستم خدارو شکر تو فریزر دارم ...گفتم فقط یه کشک میگیرم سر راهم که فردا دیگه نرم بیرون و بدون خرج باشم


رفتنی برای سبزی خوردن ...بادمجان رو هم یه قیمت کردم ۶۵😕بابا چه خبر آخه ؟


خلاصه در اومدم سبزی رو هم نگرفتم

گفتم حروم والله هفتاد تومن بدم به سبزی 🙁


واسه کنار غذا ... ترکیبی از (پیاز و سماق و جعفری و لیمو )

گفتم واجب نیست که واسه فردا میرم از منطقه ی پایین میگیرم

بیست تومن هم بیست دیگه 👌چرا پول اجاره رو من بدم ؟


بیست تومن از اینجا میمونه ...بیست تومن از اونجا میمونه ...ده تومن از اینور ...پنج تومن از اونور

میشه یه پول قلمبه که ماهی میشه باهاش پونصد سوت طلا گرفت ...میگی نه ؟باااور کن

در سال میشه شش گرم عزیزان من ❤️

پس قدرررر بدونید

و کلا خجالت کشیدم و نتونستم و روم نشد رو بذارین کنار 👌

تو خونه زندگی من اسراف معنایی ندارد

نمیذارم یه کف دست نون بره جا خشک نونی ☘️

یا حتی یه قاشق برنج بره تو سطل اشغالی.☘️

حتی ته دیگ ها رو از ته قابلمه جمع میکنم ☘️

میذارم پلاستیک ...قشنگ مرتب میذارم فریزر ☘️

وقتی عدسی یا آش گذاشتم میریزم توش ☘️

اون روز همسرم دیده ...میگه اینا چیه❤️

میگم ته دیگ برنج هامون ...گذاشتم تو فریزر بندازم به عدسی

میگه واقعا آفرین بهت ...میگم ها زندگی من برکت داره

به خاطر این ....😊

منم این قدر به زندگی رو در تو میبینم که انگیزه میگیرم برای کار کردن بیشتر و تلاش کردن بیشتر 👌وقتی میبینم میارم و تو یه دونه رو دوتا می‌کنی ...انگیزه ام چند برابر میشه 🥰😍


گفتم خب عزیزم ❤️ منم دارم میبینم به خاطر چند تومن چقدر از صبح تا شب خم و راست میشی

مگه میشه حیف و میل کنم ؟

نه عزیز دل خواهر هیچی دور ریختنی ندارم



و ببینم کسی هم چیزی دور می اندازه ناراحت میشم


حتی پیاز گندیده 🙁


میگم عزیز من اولا نذار گندیده بشه



حالا که شده به زحمت بده برای خودت پوست بکن شاید توش سالم بود آخه 😕اونطوری درسته می اندازی سطل آشغال



گناه بزرگ می دونم ...الان هم فدات شم واقعا گرونی


اولا که داخل پرانتز بگم که



شکر نعمت نعمتت افزون کند


کفر نعمت ..نعمت از کفت بیرون کند



با دور ریختن ...برکت زندگی می‌ره



خیلیا هستند که حسرت همون ته مونده ی غذا رو دارند ❤️



من فدات شم هر غذایی اضافه بیاد ...چه یه قاشق ...چه یه بشقاب ...میکشم ظرف مخصوص درب دار میذارم یخچال



تا آخر هفته جمع میشه ..مثلا سه چهار مدل



.یه روز ناهار نمیذارم ...همون مونده ها رو گرم میکنیم میخوریم ...همشون خورده میشه



اگر هم احیانا مقدار غذا زیاد بود


حتما باز میکشم تو ظرف درب دار میذارم فریزر



تا یه ماه حتما پیش میاد که بیرون باشم و دیر برسم خونه


یا کلا حوصله ی آشپزی نداشته باشم


یا یکی بیاد سر زده



اون موقع زود در میارم از فریزر و همون رو میخوریم


و غنیمت میشه

من دو سال تمام بیهوده یه مسیر طولانی رو برای درمان حضوری پسرم می‌رفتم که بی نتیجه بود.😔 الان  19 جلسه گفتاردرمانی آنلاین داشتیم و خودم تمرین میگیرم و کار میکنم. خدارو شکر امیرعلی پیشرفت زیادی داشته 😘

اگه نگران رشد فرزندتون هستین خانه رشد  عالیه. صد تا درمانگر تخصصی داره و برای هر مشکلی اقای خلیلی بهترین درمانگر رو براتون معرفی میکنن من از طریق این لینک مشاوره رایگان گرفتم، امیدوارم به درد شما هم بخوره

یعنی کیف میکنم از مدیریت عالی ات 👏👏


چقدر خوبه که داریمت 😍


بیشتر حرف بزن برامون ❤️



دقیقا منم حساسم به مصرف برق و آب


مخصوصا ااااااا به آب



امروز قبض آب و برق رو میریختم


اینجا چون منطقه ی بالاست ...یه مقدار زیاد میاد قبوض


حالا من تا میتونم کنترل میکنم ...



حالا من قبض برق دیروز اومده


به بچه ها میگم..... هی میگم اسراف نکنید


از اتاق در اومدین ...خاموش کنید


وقت و بی وقت لباس شویی روشن نکنید



ببینید چقدر قبض برق اومده



همسرم میگه چقدر ؟



میگم سیصد و پنج تومن



میگه معصوم چیزی نیست که



اون روز طبقه ی پایین اومده بود پایین می‌گفت ...یک ملیون و صد تومن پول آبشون اومده



حالا دو نفر هستند 😕


در حالیکه برای ما که چهار نفر هستیم و دخترم به خاطر باشگاه


هر یک روز در میان حموم می‌ره


یا همسرم و دختر بزرگم همچنین



قبض ما شده ۱۳۸۰۰۰....



به قول شما از یه حدی بگزه دولتی حساب نمیشه


آزاد حساب میشه



خلاصه که با حقوق های ناچیز ما


مجبوریم که مدیریت کنیم ...تاااا کم نیاریم



امروز فقط ۵۵۰فقط سه عدد قبض ما شد که پرداخت کردم

عزیزان من شبتون بخیر 

یه چند روز نبودم 

خیلی عقب افتادم از تاپیک 

انشالله در اولین فرصت میخونمتون ❤️ 

و جواب میدم 

دلیل بر بی احترامی نشه عزیزان 

یکی دو ساعت بودم که تونستم فقط چند تا پست بذارم و چند تا خواب سوال دوستان رو بدم 


عاشقتونم 

شبتون بخیر و نیکی باشه ❤️ 

عزیزم من تنوع غذایی زیاد دارم در طول ماه


یه غذا رو زودتر از دو هفته یا حتی سه هفته نمی ذارم



هر هفته که بودجه ی یه هفته رو میریزم به کارت مخارج



اون موقع هم لیست غذایی مینویسم



که خیالم راحت باشه .از هر لحاظ..و از همه مهمتر به خرید که میرم میدونم که دیگه چیا لازم دارم ...الکی خرید نمیکنم



پس لیست غذایی برای من از واجبات که حتما بنویسم



این برنامه ی غذایی مال این هفته بود



پنج شنبه ماکارونی



جمعه ساندویج هات داگ



شنبه برنج و خورشت کرفس با گوشت



یکشنبه سیرابی



دوشنبه برانی اسفناج



سه شنبه قیمه بادمجان



چهارشنبه آبگوشت سینه ی مرغ



مال این هفته رو هم انشالله فردا خواهم نوشت 

سلام معصومه جان صبحت بخیرعزیزم منو راهنمایی میکنیدبرا تکمیل وجه ماشینم تا اخر بهمن یا اوایل اسفند مم ...

سلام عزیزم روز شما هم بخیر فدات شم 


تنها راهی که به ذهنم میرسه ...بذاری تو صندوق های که دوستان تو تاپیک میگند...از جمله صندوق افران و ...

.

.حدود یک ماه خورده ای میشه که باز غنیمت دیگه هر چقدر شد 


چون طلا بگیری پول اجرت و اینا هست که متضرر. میشه در کوتاه ترین مدت سود که نمیکنی هیچ ضرر هم می‌کنی 

سلام عزیزدلم خوبی؟ی سوال داشتم ازت، چون ماشاءلله خیلی اهل حساب کتابی میخواستم بپرسم میدونی حدودی به ...

سلام عزیز دلم ❤️ خوبم به خوبیت فدات شم 

عزیزم کار قالی بافی معلوم نمیشه 

بستگی به سختی و آسونی کار داره 


دیدی مثلا یه وقت کار آسون آوردم ساعتم به پنجاه تومن افتاد 


یه وقت هم دیدی کار سخت آوردم ساعتم به دویست تومن افتاد 


الان اینکه دستم متوسط ساعتی هفتاد تومن 


چشم عزیزم یه روز وقت کنم حتما برنامه ای که برای زندگی ام ریختم رو می‌نویسم 


چند روز نبودم سوال خیلی دوستان بی جواب مونده 


برات حتما مینویسم ...یادم بره باز چند روز دیگه یاد آوری کن عزیزم 

سلام معصومه جان مهربانامیدوارم حال خودت و خانواده ات مخصوصا همسرت خوب باشهو‌ بلا ازتون دور باشهمعصوم ...

سلام عزیز دلم 

اصلا پیامت رو دیدم هنگ کردم 😕این یعنی چی اونوقت 


دختر قوی باش چرا آخه باید به خودت بگیری ؟چرا اجازه همچین حرفهایی بهشون بدی 


الان مگه اون دوره زمونه است ؟


قدیم پسر آوردن مهم بود که برند تو کار کشاورزی کمک حال پدر باشند ..

الان چی ؟ والا بلانسبت جمع 

الان خیلی از پسرامون نشستند خونه 

دخترمون میرند خرج زندگی رو میارند 


یعنی چی واقعا ؟؟؟اصلا نمیتونم درک کنم 


منم دختر دارم ..پسر ندارم 


ولی اجازه ی دخالت نمیدم در این مورد که بگه فلانی دخترزاست 


رفتار مادرتون اشتباه ...شما هم حساس نشو عزیزم 


نذار کسی بفهمه که نقطه ضعف‌ پیدا می‌کنند ازت 


مگه زوری ؟ خب خدا مصلحت دیده به ما دختر داده 


زوری ؟یا مگه دست خودمون که پسر بیاریم ؟


ول کن بیخیال ...


مهم شما و همسرتون هستین 


اکه قصد بچه دار شدن ندارین ...پس اجازه ندین هم دخالت کنند 


وقتی صحبت هم افتاد شما هم خجالت نکش بگو الان


خواهرام پسر آوردن ...کجا رو گرفتن ؟


یا اسم و فامیلیشون از شماست که اینقدر مفتخر هستین ؟


اصلا گیرم اسم و فامیلیشون از پدرتون باشه خب مگه بهش مدال افتخار می اندازند ؟


بچه سالم باشه ...آیا همون دختر رو میتونن یکی از اعضای بدنش رو خلق کنند ؟ که اینطوری رفتار میکنند 


والله قربون مادر شوهرم برم که همه ی بچه هاش پسر دارند 


اِلا ما ...ولی تا به حال یه بارم به رومون نکشیده 


یعنی اصلا براشون مهم نیست 


وقتی هم در و همسایه ها ی ..مادر شوهرم گفتند یه دونه هم بیار و جوونی ....شاید پسر شد 


مادر شوهرم نذاشته حرفشون تموم بشه 


گفتند میخواند چیکار ؟ دختراش هم می رند براش پسر میارند 


وقتی گفتند از داماد پسر نمیشه ...


مادر شوهرم در جواب گفته ...چرا نشه 


چه داماد هایی دیدم که بیشتر از پسر میاد و می‌ره و سر میزنه 


پسر رو هم عروس نذاشت ...نذاشت ..که بیاد و بره 


الان هم پسرم اگه می‌ره و میاد ..مطمینم عروسم یاد آوری می‌کنه 


بعد روبه من می‌کنه میگه مادر ول کن ها بسته ...به آینده ی دخترات برسی کافی 

من پسر دارم چه شأن و شهرتی داره ؟

جز مسیولیت هیچی نداره

الان گرونی و ....


بعد اونوقت مادر شما با اینکه تجربه اش رو داشته 

این حرفها رو میگه 


من به جای شما باشم ...تا میتونم دوری میکنم 


دوری و دوستی عزیزم ❤️.


و مطمینم یه روزی دخترهای گلت به یه جایگاه و مقامی می‌رسند 

که بهشون افتخار می‌کنی 


همون پدر و مادرتون ...خودشون پشیمون میشندد



معصومه عزیزم مهربون فدات بشممن چندتا حاجت دارم برای خودم همسرم وبچه هام میشه با اون دل پاکت واسه مون ...


قربونت برم عزیزم ♥️ اکه لیاقتش رو داشته باشم چرا کنه عزیزم 


خدایا قسمت میدم به شهیدان کربلا 🤲

قسمت میدم به یه دست ندار حضرت ابوالفضل 🤲

قسمت میدم به آبروی خانم زینب 🤲

قسمت میدم به لحظه های سختی که خانم زینب مصیبت کشیدن 

خدایا قسمت میدم به بچه های معصوم شیرخوارگاه کمک کن که حاجت این دوستمون و عزیرانش به زودی روا بشه 🤲


انشالله در حد توان کمک میکنیم به بچه های شیرخوارگاه 


اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم 

عزیزم من و راهنمایی کن به نظرت چرا اینقدر شوهر من تغییر کرد و عوض شد ....... ما حدود سه سال دوران عق ...

عزیزم پستت رو خوندم متاثر شدم 🥺


چیزی که حس کردم از متنت ...مشکلاتت رو هم ریشه انداخته 


از یه جایی شروع میکنم عزیزم ♥️



وقتی من میبینم همسرم به چیا نقطه ضعف داره چرا باید کاری کنم که بیشتر اعصبانی بشه ...و کم کم پرده ی احترام بینمون پاره بشه 



وقتی عزیزم میگی همسرم به دخترم حساس اگه من کتکش بزنم 



خب فدات شم ..اول اینکه .بچه چه گناهی کرده ...

تو دهنت میگی بچه 

بعدش میدونی که همسرت روش خیلی حساس ...چرا میای کتک میزنی که اونم برگرده بهت فحش و ناسزا بگه 


باهاش جدی حرف بزن ..کار بدی کرد دعواش کن ( دخترت )


ولی کتک نزن 



اینطوری تو پشت هم بگو عزیزم من اگه دعواش میکنم به خاطر تربیت اش...نه ماه تو شکمم نگه داشتم 


مطمین باش از تو بیشتر حواسم به دخترمون هست ♥️ولی حتما باید به تربیتش برسم 



اینطور که متوجه شدم همسرت رو خیلی به روت کشیدی 


که میگه چرا نمیری خونه ی مادرت ...بلند شو برو دیگه 




قشنگ عزیزم با اون زبونت همسرت رو بکش سمت خودت 



محبت کن بهش ...حتی اگه ازش بی محلی دیدی 



یه مدت که بگزره خودش خجالت خواهد کشید 



تو خودت وظیفه ی مادریت و همسریت رو خوب بجای بیار 💕



بذار از طرف تو کم و کاستی نباشه 



همسرتونم آروم آروم تغییییر میکن



منتها تغییر رو اول از خودت شروع کن ♥️



اصلا به این فکر نکن که همسرم از وقتی که دخترم به دنیا اومده ..نسبت بهم سزد شده و این حرفها 



فقط با اون حرف میزنه منو اصلا نمی‌بینه 

هر کس در زندگی جایگاه خودش رو داره 

خودت رو زیاد حساس نشون نده 💕



من واقعا کیف میکنم همسرم با بچه هاش رابطه ی خوبی داشته باشند 



وقتی همسرت داره با دخترت بازی می‌کنه یا بهش محبت می‌کنه برو کنارش ...و تقسیم کنید این محبت و عشق رو 😍


به قول نامادری ام که می‌گفت 

مادری که صاحب فرزند میشه خوش به حالش میشه 

می‌تونه بچه رو بهونه کنه به خاطر بچه حرفهاش رو به کرسی بشونه 

مثلا دلت میخواد با همسرت برین یه دور بیرون 

بگو عزیزم دخترمون میگه بابایی بیاد ببرتمون پارک 😍


یا میخوای بری خونه ی خواهرت 

بگو به فرزندت زنگ بزنه بگه بابایی ما داریم میریم خونه ی خاله 


یا دلت هوس غذای بیرون کرده باز بچه ات رو بگو ...

یه دوستی دارم که یکم شکمو 😀

میگه من همیشه بچه ها رو میگم 

که باباشون بچه ها هوس کباب کردند 

در حالیکه روح بچه ها خبر نداره 😀


بالاخره تو هم عزیزم باید به هر طریقی شده غلق زندگیت رو پیدا کنی 

با یه پست نمیشه کامل توصیف کرد 


کم کم تغییر رویه بده ...

یا مثلا گفتی خونه ی پدرش که میریم 

صداش که میزنم میگه هاااا 


خب عزیزم چه اشکالی داره بگه ها 

مگه چی میشه ؟


خودت رو عذاب نده توروخدا 

من بیام این چیزا رو حرف کنم 

منم کم حرف ندارم برای گفتن از زندگیم 


تو خوب باش ...تو با احترام رفتار کن 

وقتی گفت ها 

بگو عزیزم بیا برات چایی ریختم ♥️

بیا برات لقمه گرفتم 


یا مثلا بگو عزیزم میتونی اینو بدی به من 


بیشتر از جملات خواهشی استفاده کن 

تا دستوری عزیزم 

تا میتونی با جملات بازی کن 


دلسرد نشو از زندگیت 

بخوای تو هم میتونی عزیزم همون عشق و علاقه رو دوباره برگردونی به زندگیت ♥️


یا به حالت...یا به حیلت ..یا به زاری ...یا به زوری 

ببین با کدوم روش همسرت گوش به فرمانت 

زبونش رو پیدا کن 


در آخر اگه مدتی گذشت و دیدی کار ساز نبود روش ها که حتما انشالله روبه راه میشه زندگیت ♥️

دیدی احیانا جواب نگرفتی حتما در اولین فرصت با یه مشاور مشورت کن 

بالاخره شما بچه دارین و باید از همین ابتدا به فکر ترمیم رابطه اتون باشین عزیزم

در آخر تاپیک رویا جون در مورد سیاست رو بخون 

شروع کن از صفحه ی یک به خوندن 

حتما به یه راه حلی می‌رسی عزیزم

عزیزم پستت رو خوندم متاثر شدم 🥺چیزی که حس کردم از متنت ...مشکلاتت رو هم ریشه انداخته از یه جایی شرو ...

ممنون عزیزم که جوابمو دادی..... الان نزدیک ۲هفته که خون به جیگرم کرده تولد ابجیم بود رفتم خونه مامانم یه مرد غریبه فقط شوهر ابجیم بود که اونم مثل داداشمه از کوچیکی تو خانوادمون بود ..... من و مامانم و ابجیم بلند شدیم رقصیدیم .... ابجیم فیلمش و تو روبیکا فرستاد شوهرم اصلا عادت نداره که بره روبیکا نگاه کنه..... ولی نگو رفته تو روبیکا و فیلم و دیده و به من تهمت زد و خیلی کتکم زد .... که تو چرا بلند شدی وقتی شوهر ابجیت بود رقصیدی و هزارتا حرف های زشت الان هر لحظه داره بهم نیش و کنایه میزنه و میگه اصلا دیگه نمی‌زارم بری خونه مامانت واصلا باهام حرف نمیزنه مگر فحش بده ....ناهار شام من و نمیخوره و غذا از رستوران میگیره میاد جلو من میخوره و البته یکم به دخترمم میده  و همش میگه برو از دستت راحت شم برو خونه ننت.... الان دیگه دخترم اومده طرف من و میگه بابا بده مامان اذیت می‌کنه ..... و اون حرصش میگیره همش دخترم و دعوا می‌کنه...بنظرت چکار کنم خیلی سردرگمم مامانم میگه اون این کارا رو می‌کنه که تو بزاری از خونه فقط بری ..... مامانم میگه بیا طلاق بگیر اون آدم بشو نیست ...

عزیز دلم ❤️


اگه هدف داشته باشی برای زندگیت



و خودت رو مجاب بدونی که برسی به اهداف هر هفته ...هر ماهانه ...هر سالانه ات



هیچ وقت نمیای وقت باارزش ات رو بذاری پای گوشی



اگه هدف نداری حتما تعیین کن



با داشتن هدف ...هدفمند حرکت خواهی کرد



من خودم رو مثال میزنم عزیزم برات



الویت کن زندگی ام ...همسرم بچه هام ...شغلم بعدااا فضای مجازی



من هر روز فقط یه تایمی رو اختصاص میدم به فضای مجازی



اونم شب ها موقع خواب یکی دو ساعت میام سایت گاها اگه کارم کمتر باشه ...تو طول روز یه سر میزنم به دوستان اینجا که عزیزای دلم هستند ❤️



واسلام



اصلا وای فای ام باز نمیکنم به هیچ عنوان



حتی گاها میذارم رو حالت هواپیما



که حتی بهم زنگ نزنن...که وقت گرانبهای ام از دست بره



سایت یا هر فضای مجازی هم برم ...ساعت مورد نظر رو کوک میکنم ...هر وقت زنگ خورد ...می بندم فورا



میگم سهم امروز رو رفتی معصومه کافی



خب تو هم عزیزم با برنامه ریزی میتونی ...هم به کارهای خونه ات برسی ...هم اگه صاحب شغلی ..به .کارت برسی ...هم میتونی فضای مجازی رو بری



فقط در حد و اندازه



اندازه نگه دار که اندازه نکوست


هم لایق دشمن است و هم دوست 

عزیز دلم ❤️اگه هدف داشته باشی برای زندگیتو خودت رو مجاب بدونی که برسی به اهداف هر هفته ...هر ماهانه ...

معصومه جان سلام   من خیلی از مدیریتتون تو امور خونه لذت میبرم.راستش بخوای من از ویپاد چیزی نمیدونم میتونین برام قشنگ توضیح بدهی ...از گرفتنش تا خرج کردنش...راست که میگن فقط باید وسیله بخری پول دستمون نمیگره.معصومه جان من کارمندم ولی بعضی اوقات امور خونه از دستم در میره...حدود 14 تومن حقوقمه که 7 تومنش قسط خونه هس بقیقه ش فک میکنم نمیتونمئ باهاش طلا چیزی بخرم اگه شما به جای من بودین چکار میکردین که پولتون زیاد بشه.البته من علاوه بر قسط وام مسکن تو امور خرج خونه به شوهرم کمک میکنم قبل این وام حسابی میتونستم طلا بخم الان واقعا موندم چکار کنم...خانمای دیگه هم اگه میدونن کمکم کنن

سلام معصومه جان..من تازه با شما اشنا شدم و واقعا شما رو تحسین میکنم..منم ی کم از زندگیم بگم ما سال ۹۶ ازدواج کردیم اون موقع شوهرم سه دونگ زمین تو یه شهر خیلی کوچیک داشت..با یه پژو که قسطی بود..سال ۹۷ اومدیم یه مقدار از طلاهای منو فروختیم و وام گرفتیم تا تونستیم اون سه دونگ دیگه زمین رو بهم بخریم..حالا دیگه زمین مال خودمون بود.خواستیم زمین رو بفروشیم و با وام و فروش ماشین یه واحد مسکن مهر تو شهر خودمون که شهر بزرگتر و بهتری بود بخریم..ک من گفتم بزار هرجور شده اول اون زمین رو بسازیم بعد بفروشیم اینجا خونه بهتری بخریم...خلاصه با سختی زیاد و فروش ماشین و بقیه طلاهام و وام های مختلف بالاخره بعد دوسال خونه رو ساختیم..ولی خیییلی سختی کشیدیم..از همه چی گذشتم طلا لباس سفر همه چی.بعد با وام تونستیم یه پراید بخریم..سال بعدش خونه رو فروختیم و  مقداری از طلاهام مونده بود اونارم فروختیم و ماشین رو هم فروختیم بازهم وام گرفتیم تا تونستیم یه خونه دوطبقه قدیم ساخت تو شهر خودمون بخریم تو یه محله خیلی خوب..یه سال بعدش دوباره یه پراید ۹۱ گرفتیم و خونه رو باز سازی کردیم و یه طبقه رو دادیم دست مستاجر یه طبقه هم خودمون نشستیم..خلاصه برا این خونه ما خیییلی سختی کشیدیم هنوزم قسطامون تموم نشده..ولی برا یه کوییک پیش فروش ثبت نام کردیم ک ۲۰۰ ازش دادیم و ۲۰۰ هم باید برا اردیبهشت جور کنیم ک پراید رو هم نفروشیم..

شوهرم از پارسال نزدیک ۵۰ گرم طلا برام خریده ک قراره اگه اون ۲۰۰ رو جور نکردیم از طلاهام بفروشم ک پراید برا خودم بمونه.. یه پسر سه ساله و یه دختر ۶ ماهه هم دارم..من این چند سال حتی نتونستم اون جور ک دوس دارم برا بچه هامم لباس بخرم دیگه خودم هیچی...من همیشه فکر میکردم ک خونه خریدیم دیگه لازم نیست پس انداز کنیم گفتم وقتی قسطا تمام شد هرچی داریم باید خرج کنیم و فقط ب خودمون برسیم..مثلا من پوستم خوب نیست همش حفره جای جوشه گفنم شیر دهیم ک تمام شد پوستم رو درمان کنم لیزر کنم لباس زیاد بخرم...راستش الان ک پست های شما رو خوندم یه تلنگر بود برام چون من داشتم اسراف میکردم دیگه برام مهم نبود اگه برنج اضافه درس میکردم همه رو میریختم یا گوشت اضافه میومد همه رو میریختم میگفتم ما ک دیگه قدرت خرید داریم مهم نیست..یا به شوهرم میگفتم دیگه دنبال میوه ارزون تر نباش برو از مغازه ها میوه لوکس بخر😞 ‌الان ک با شما اشنا شدم میبینم کارم اشتباهه در کنار خرج کردن و ب خود رسیدن  نباید اسراف کرد.من میگفتم چون سختی زیاد کشیدم پس از این ب بعد بدون توجه ب قیمت چیزی فقط باید پول خرج کنم😔 منم دیگه باید برنامه برا زندگیم بزارم و شما رو الگو قرار بدم...ازتون کمک میخوام ک راهو نشونم بدین اخه زندگی من هیچ برنامه ای نداره😞

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز