سلام بهار جون
تسلیت میگم عزیزم خیلی متاثر شدم 🥺
خدا بیامرزه اتشون
و خدا بهتون صبر بده
چاره ای نیست عزیزم
زندگی جریان نداره
نمیشه که دست رو دست گذاشت و نشست زانوی غم بغل کرد
به حکمت خدا ایمان داشته باش
روزی که پدرم رو از دست دادم 🖤
نماز شکر بجای آوردم
گفتم خدایا شکرت که پدرم رو ننداختی به تخت بیمارستان ها
سنی نداشت فقط ۴۶سالش بود
یا مادرم همینطور تو سن ۱۹سالگی اشون فوت کردند
من راضی ام عزیزم به رضای خدا
و چیزی جز تسلیم بلد نیستم در مقابل خدا
اوایل خیلی خیلی خیلی خیلی گریه میکردم برای پدرم🖤
چون هم مادرم بود هم پدرم 🖤
یعنی همسرم در رو میبست می رفت
عکس و فیلم های پدرم رو باز می کردم
آهنگ ( می رند آدمها از اونا فقط خاطره هاشون به جا میمونه)🥺
و خون گریه میکردم تا خود شب
همسایه ها میومدن به صدای گریه هام 🥺
خودم هم یه اخلاقی دارم
اصلا پیش همسرم گریه نکردم و نمیکنم هیچوقت
آخرین بار اشک منو تو مراسم ختم بابام دیده حدودا ۱۳سال پیش
تا اومدنش فقط گریه میکردم 🥺
یه ربع نیم ساعت مونده به اومدن همسرم تموم میکردم گریه زاری رو
تا نفهمه 😥
بعد پنج شش سال که یکم سنم رفت بالا شدم ۲۶ساله
فهمیدم که همش از جیب رفتن
دیگه بر نخواهند گشت هیچ کدومشون 🖤
پس به جای اینکه ناراحت بشم
خودم رو عذاب بدم
زهرمار کنم زندگی رو به کام خانواده ام
بجاش تا میتونم خیرات میدم براشون که حداقل براشون اولادی باشم ...از اولاد های صالحه
با اینکار آرام میشم یه جورایی 🥺
نمیگم دیگه یادشون نمیوفتم 🖤سخت که کلا فراموش بشند
یاددشون همیشه تو قلبم
ولی می دونم که مرگ حق و ماهم به وقتش به سوی آنها می رویم
و این دنیا فانی است 👌
خدا به شما هم صبر بده عزیزم ❤️
ولی مطمین باش که عزیزم خواهرت اصلا دوست نداره که تو زندگی رو به کام خودت و فرزندان و همسرت تلخ کنی
اون ازت فقط خیرات میخواهد
یه صلوات بفرستی و هدیه کنی براش دعا گوی شما عزیزان ❤️
تو هم عزیزم از فردا بچسب به زندگیت
و توکل بر خدا کن
انشالله خواهرتون هم با اولیا و اوصیا مشهور بشند ☘️