ببینید دوستان منظور من از مدرسه غیر انتفاعی یک مدرسه غیرانتفاعی تاپ بود.نه از اینایی که تو هر کوچه پس کوچه ای نگاه کنیم یکی دو سال سبز میشن و یهو هم غیب میشن. خانمی که به شدت منو از غیرانتفاعی نوشتن دخترم منع کرد خودش مربی پیانو بچه هاست و تمکن مالی بالایی دارند. این خانم به واسطه شغلش با بچه های زیادی در تماسه و چون خانم دقیقی هم هست به رفتار بچه ها توجه خاص داره.به من میگفت بچه های مدارس دولتی رو پای خودشون هستند. مرتب و منظم ترند و چون زودتر تعطیل میشن و میتونن بیشتر استراحت کنند شادابتر و سرحالترند. گفت بیا دفتر من بهت نشون بدم چقدر کیف و کتاب و کاپشن از بچه های غیرانتفاعی جامونده که نه بچه سراغش رو میگیره نه والدین. البته نه همه ی بچه غیرانتفاعی ها نامنظم و متکی به دیگری در انجام کارهاشون باشند ولی آماری که این خانم به واسطه شغلش داشت این بود.
دختر خودش مجتمع مهدوی میره و اون به من از توقعات بالای دخترش همونطور که نوشتن براتون گفت. با اینکه در یکی از بهترین نقاط تهران خونه معقول و زندگی مرفهی دارند میگفت هربار دخترم از تولد هم کلاسی هاش میومد خونه میگفت چرا خونه ما اینقدر کوچیک و زشته؟! میدونید من میگم بچه 7-8 ساله باید 4تا آدم مرفه تر از خودش رو که میبینه 2تا آدم مثل خودش و لااقل یکی دوتا آدم در رفاه کمتر از خودش رو هم ببینه.
شما هی تو خونه و خانوادت بچه 7-8 ساله رو توجیه کن. وفتی تو محیطیه که همه سه چهار سطح رفاهی از خودش بالاترند خوب سرخورده میشه . شاید مثل دختر این خانوم نیاد تو خونه بگه ولی این مسئله رو احساس میکنه حتمن و قطعن درش تاثیر منفی خواهد داشت.
حرف نگار جون بسیار زیبا بود. واقعن چاره ای نیست و باید از این سطح 70-80 درصد قابل قبول انتخابی بکنیم بالاخره.
و اینکه باز هم هرکس با توجه به شرایطش تصمیم میگیره. مثلن خود من اگه مامانم نتونه از ساعت 12 به بعد دخترم رو نگه داره کلن گزینه مدرسه دولتی (چه خوب و چه بد) برام حذف میشه!
یا واقعن واقعن باید از خیلی چیزهای ضروری زندگیم بزنم تا بتونم شهریه شش میلیونی مدرسه ای مثل پیش تازان کامپیوتر رو بدم و چه بسا اصلن نتونم!
باز هم از همه دوستان که در بحث شرکت میکنند ممنونم!