2777
2789

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

یه نگاهی به امضاتون بندازین بد نیست

واااای خدایا 

تو چی میگی این وسط

ااااههههه

چقد سمی🫤

هر آدمی، چه پولدار و چه بی‌پول، چه زن و چه مرد، چه پیر و چه جوان ممکن است به بی‌شعوری مبتلا شود. نه باهوش بودن و نه کودن بودن، هیچ‌کدام مانع از ابتلا به این عارضه نمی‌شوند. به عبارت دیگر، بی‌شعوری مرضی است که می‌تواند هر کسی را در هر زمانی، بدون هیچ هشداری، آلوده کند

بیشتر ببینید

شوهرم از زمان دوستی که ۸ سال طول کشید تا الان که ۵ ساله ازدواج کردیم همیشه خیلی حرفای قشنگ میزنه

مثلا زمان دوستی بهم میگفت اگه تو زنم نشی هیچوقت ازدواج نمیکنم(خانوادش مخالف ازدواجمون بودن)و حتما خودکشی میکنم بعد ازدواج خواهرش دقیقا اینا رو بهم گفت که داداشم گفته یا فلانی یا هیچکسو دست گذاشته رو قرآن که اگه اونو برام نگیرین هیچوقت زن نمیگیرم

روز عروسیمون با دستمو گرفت با گریه بهم گفت دیدی اخرش بهم رسیدیم بهت گفته بودم تو مال منی

این اواخر که پسرمون به دنیا اومد یه بار مادر شوهرم داشت با شوهرم حرف میزد میگفت الان دیگه درک میکنی هیچ کس و هیچ چیز توی دنیا شیرینتر از،اولاد نیست اونم گفت اره مامان اولاد بینهایت شیرینه ولی فلانی(اسم من) یه چیز،دیگه س.

بعد زایمان حساس شده بودم میگفتم‌تو پسرمونو از من بیشتر دوس داری اونم گفت یه تار موتو با صد تا مثل پسرم عوض نمیکنم

یه بارم گفت تو ماشین سر کار تو خیابون همش قوربون صدقه ت میرم و میگم هر چی دارم از صدقه سریه فلانیه چه مالی چه جایگاه اجتماعی و و و 

خلاصه حرف قشنگ زیاد میزنه

ببخشید طولانی شد یه مدته از دست شوهرم دلخورم تینارو اینما گفتم که خوبیاش یادم‌بیفته

چقد شما شکل رمانایید😁



نه بابا

انقد دعواهای بد داشتیم

قبل خواستگاری که رفتم زیر سرم چون دعوا کرده بودیم

تو دوره دوستیمونم اون مدتی که خورد به قرنطینه کرونا اصلا مشکل معده پیدا کردم از دستش،همش گریه میکردم،افسرده شده بودم...

یه سری جنگ هم داشتیم سر این که من خوشم نمیومد این با پسرای خوابگاهی ورودیمون سلام علیک کنه

بعد یه بار یکی از خوابگاهیا کرم ریخت،همسرم که میخواس منو برسونه خونمون(ترم ۸ اون منو میبرد خونه که سوار اتوبوس شلوغ نشم) اومد یهو سوار ماشین شد با دو تا از دوستاش و شوخی و خنده و...که مارم ببر بگردون داداش

منم هیچی نگفتم پیاده شدم درو محکم بستم

همسرمم دنبالم که من مقصر نیستم اونا کرم دارن

وسط کوچه میخواستم کات کنم

کلا تو هر مکان و زمانی پتانسیل جنگ وجود داشت

با احترام،درخواست دوستی پذیرفته نمیشود//💍🤍👩‍❤️‍👨
نه باباانقد دعواهای بد داشتیمقبل خواستگاری که رفتم زیر سرم چون دعوا کرده بودیمتو دوره دوستیمونم اون ...

ای بابا تو هر رابطه ای این چیزا هست 

اصن نباشه غیر عادی

به هرحال امیدوارم کنار هم سال های سال عاشقانه زندگی کنید

به زمانبندی خدا شک نکن❤️
محرم نامحرم هم کشک😐😐😐😐😐

نمیشه که هیچ ابراز علاقه فیزیکی ای نداشته باشه آدم

من خوشم میومد بوسم کنه یا بغلم کنه یا نازم کنه

کلا حس امنیتم بهم میداد

یه سری پسرا وقتی بغلشونی زود شروع میکنن دست زدن به یه سری جاها و...

همسر من اصلا اینجوری نبود

هرقدرم تو بغلش میموندم دستش هرز نمیرفت

با احترام،درخواست دوستی پذیرفته نمیشود//💍🤍👩‍❤️‍👨
نمیشه که هیچ ابراز علاقه فیزیکی ای نداشته باشه آدممن خوشم میومد بوسم کنه یا بغلم کنه یا نازم کنهکلا ...

بهتر نیست ابراز علاقه فیزیکی بعد از محرمیت صورت بگیره که خدا هم از ما راضی باشه

ارسال نظر شما


نظر خود را وارد نمایید ...

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز