2777
2789
حتما از اون پایین تره ظاهر و توان مالی و ..شوهرتو میگم

نه شوهرم نوشتید و خوش هیکل وضع مالیش از اون کمتره ولی بد نیست خانواده اون خیلی اون مایند بود خانواده ما مذهبی منم زن یه مذهبی شدم فک کردم بابام به اون نمیده و زندگیم با مذهبی بهتره اما اینقد سختی کشیدم هنوزم افسوس میخورم کاش مجرد میموندم با خیال اون زندگی میکردم مذهبیشم گلی به سرم نزد شاید مجرد میموندم بهش میرسبدم 

نه شوهرم نوشتید و خوش هیکل وضع مالیش از اون کمتره ولی بد نیست خانواده اون خیلی اون مایند بود خانواده ...

چرا واقعا...شوهر منم مذهبیه ولی به شدت عصبانی میشه

من واقعا نمیدونم چه گلی به سرم بکشم سخته کنار اومدن

من دیگه نمیتونم تحملش کنم سخته

یکسال پیش هیچ امیدی نداشتم، همه روش ها رو امتحان کردم تا اینکه بعد از کلی درد کشیدن از طریق ویزیت آنلاین و *کاملاً رایگان* با تیم دکتر گلشنی آشنا شدم. خودم قوزپشتی و کمردرد داشتم و دختر بزرگم پای پرانتزی و کف پای صاف داشت که همه شون کاملاً آنلاین با کمک متخصص برطرف شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون دردهایی در زانو، گردن یا کمر دارید یاحتی ناهنجاری هایی مثل گودی کمر و  پای ضربدری دارید قبل از هر کاری با زدن روی این لینک یه نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص دریافت کنید .

بزارین از اول تعریف کنم لطفا خواهرانه نظر بدین من تک دخترم خواهر ندارم سه تا داداش دارم ک باهاشون صمیمیم این روزا دلم داره میترکه میخواستم به یکی بگم سبک شم 

مراسم دوست صمیمی داداشمه این دادلشمم خیلی دوس دارم از دوتا داداش دیگه م بیشتر همیشه دلم میخواست شوهرم با داداشم صمیمی باشه فک کنم واس همین رو دوستش کراش زدم من دختر خونگی و ساده اون پسر دریده و پولدار و خوشگل و خوشتیپ ک دورش دختر زیاد بود از سادگیم پیش دخترای فامیل کراش مو گفتم اونام گفتن دختر دورش زیاده تو رو نمیگیره یه شب خونه مون تنها بودم داشتم آهنگ گوش میدادم و هندزفزی گوشم بود و گریه میکردم به حرف دخترا یدفه با داداشم اومدن تو اتاق چشمای گریون مو دید فک کنم اونم عاشقم شد خیلی زیاد میومد پیش داداشم نگاهش خیلی با احساس بود چند بارم خونه مون زنگ زد سراغ داداش مو گرفت با اینکه همیشه به گوشیش زنگ میزد من گوشیم میگرفتم خیلی بد حرف میزدم ک مثلا نشون بدم سرسنگینم خیلی خر بودم ولی منم میگن خوشگلم و خواستگار زیاد داشتم همه رو رد میکردم تا اینکه ۲۶ ساله شدم و فامیلا تحت فشار گذاشتنم ک به یکی شون جواب بده و ازدواج کن بعدش همسرمو جواب مثبت دادم ولی اینقد سختی کشیدم ک گفتم کاش مجرد میموندم همیشه با خودم میگم اگه اونم دوستم داشت یکیو واسطه می‌کرد یا یه حرکتی میزد کاش به یه نتیجه ای برسم با خودم تا اینجا نظرتون چیه؟ 

بزارین از اول تعریف کنم لطفا خواهرانه نظر بدین من تک دخترم خواهر ندارم سه تا داداش دارم ک باهاشون صم ...

منم یه داستانی تقریبا شبیه تو دارم نه مثل تو اما برام دعا کن خواستم با حکمت خدا یکی شه

ارسال نظر شما


نظر خود را وارد نمایید ...

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز