اره داشتم میگفتم براتون . عرض به خدمت کارگاه های سایت اینه که زن گفته دفاع از خود بوده!!!
چقدر مسخره که پلیسم رد کرده. حالا شوهرم و دوستاش رفتن خونه مرده همکارشون. شوهرم میگفت نمیدونم تو شوک بوده یا چی اما خیلی عادی صحبت میکرده از کارای اداری واسه ترخیص دخترش میگفته و با افسوس سر تکون میداده
نمیدونم. خیلی هم پشت سرشون چرت و پرت میگن. به همسرم میگم نپرسیدی چی میگن؟ میگه نه زشته!!!
واقعا دوستدارم کله اش و بکندم.
جالب اینه شوهرم تو مراسم تشیع شرکت کرده بود پدر مرحوم میگفت ما رو اروم میکرده که زحمت نکشید خودتونو اذیت نکنید.
😶😶😶 من برام قفله چه طور میشه یه پدر تو مراسم خاکسپاری عزیزش یه قطره اشکم نریزه اخه. مشکوک نیست؟
خب کاراگاه بگید قضیه چیه؟ بودار نیست؟ اگه زنه سلامت عقلی نداشته چرا این مرده کنار بچه هاش گذاشتتشون؟ زن چه طور گفته دفاع از خود بوده. دختره یا کلاس پنجم بوده یا ششم هفتم. بیشتر از این نبوده
بچه ها کجا رفتید؟ به جای کارگاه بازی واسه راست و دروغ تاپیکای بقیه، این قضیه ی زنده رو بررسی کنید. به نظر شما علت چی بوده؟ ممکنه مادرش یه چیزی از دخترش دیده که به جنون رسیده؟ هیچ جوره نمیتونم از این خانواده همچین چیزی رو باور کنم
تو زندگی مردم کنکاش نکنید.چرا فکرتو مشغول میکنی.آخرش میشه قضاوت راجع به مردم که درست نیست.
خب اینجا مجازیه شما هم که اونو نمیشناسید منم تو خودم نمی بینم برم از بقیه بپرسم چون درست نمی بینم این قضیه رو و قشنگ نیست. ولی خب این فرد نزدیک به شوهرم و طبیعیه حداقل بیاید یه چیزی بگه که اینقدر حرف پشت سرشون نباشه.
اره میدونم دست خودم نیست. من خودم مادرم و برام باور پذیر نیست. خیلی شوکه شدم. ولی درست میگید زود همه چی مشخص میشه. فقط دلم به حال این دوستمون میسوزه. یه روزه هم دخترش و از دست داد هم زندگیش و هم کارشو و جایگاهشو
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستجدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
52 ثانیه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز