متن حاوی خودستایی است.
تجربه_شخصی# درباره_دخالت_اطرافیان#
عزیزم میدونم چی میگی. ببین تجربه من میگه حرف ها و حرکات آزاردهنده دیگران رو تا درصد بالایی میشه با «تدبیر» کاهش داد.
ببین در مورد تعداد بچه و این چنین مسائلی نباید به کسی چیزی رو توضیح داد. به نظر من وقتی از در توضیح وارد میشی خواه ناخواه علامت ضعفه. از اون ور نباید بذاری اون شخص هم وارد مسائل شخصیش بشه و توضیح بده زندگیش رو. خیلیاش غیبته، مثلا میخواد از خودش و همسرش بگه خیلی راحت باید بگی من دوست ندارم بشنوم. اینطوری طرف قشنگ دستش میاد اخلاقت چطوره،
من معتقدم با این صحبتا گره ای از کسی باز نمیشه چون از طریق گناه نتیجه حاصل نمیشه.
ببین من الان بین طایفه همسرم. دقیقا دو جا شدیدا به مشکل برخوردم. همونجایی که اجازه دادم طرف اونقدر احساس صمیمیت کنه تا وارد فاز غیبت و چه بسا تهمت بشه. یهویی بین حرفا لو رفت کی پشت من چه حرفی زده. بعد طرف روش باز شد دو تا تیکه هم بهم انداخت. دوبار این اتفاق درباره دو شخص مختلف افتاد.
حالا من اولی که اومدم با قاطعیت کامل حتی به مادرشوهرمم گفتم نمیخوام نه بد کسی رو بشنوم نخ اگر کسی پشت من و همسرم حرفی زده بهمون منتقل بشه. بنظرم مسامحه نداریم. فقط سلسله مراتب داره در مورد هر شخص.
پس اگر عادت کنیم اصول اخلاق اسلامی رو بدون ترس اجرا کنیم. خیلی از حرف های منفی در مورد خودمون و زندگیمون تو نطفه خفه میشه. معمولا ادما نمیخوان حرفی رو بزنن که میدونن قراره شنونده با ناراحتی بگه بدم میاد ادامه نده. دیگه این حرفارو به من نزن.
ببین اصلا اصول اسلامی باعث استقلال شخصیتی میشه که خودش به تنهایی حرف های منفی دیگران رو دور میکنه تا حدی.
ببین من وارد هر جمع خانوادگی میشم کوچکترین خوبی هارو می بینم. برا من دیدن خوبی ها سخت نیست. کم پیش میاد رو این مود نباشم.
چقدر از این گل خوب مراقبت شده.
رنگ لیوانت خیلی قشنگه. سلیقه خوبی داری.
چقدر خوب به بچه هات اینو یاد دادی.
چقدر توی خانواده شما به پدر احترام میذارن این خونه پر برکته.
تو بارداری چهارمت قشنگ جوون تر شدی. شکر خدا زایمانتم عالی بود.
نقطه مثبت شما اینه که من هنوز نفهمیدم شوهرت چه اخلاقیاتی داره. زن رازدار پیش خدا عزیزه. ما هم اعصابمون راحته غر غر نمیشنویم.
خونتون دلبازه پر نوره،
بینیت بعد عمل عالی شده. مهم رضایت خودته.
اووو من کافیه بفهمم فامیلم بابت چیزی احساس ضعف کاذب داره. سر اون اذیتش کردن. حتما و حتما عکسشو میگم. (دروغ نه ها) من عاشقانه دوست دارم ضعف های ناشی از زخم زبون دیگران رو از بین ببرم تو اطرافیانم. بگم تو خوبی تو مشکلی نداری. برا همین خدایی اثرش به زندگی خودمم برگشته.
وقتی خبر بارداری سومم به گوش بقیه رسید خیلی انرژی مثبت بهم برگشت. زندایی همسرم شخصا زنگ زد و چند بار گفت بهت افتخار میکنم. (یه بخشیش به خوش قلبی خودش برمیگرده)
اوووو خیلیا زنگ زدن تبریک گفتن.
اونام که خوششون نیومد و خوشحال نشدن توی روم حرفی نزدن. حتی یک نفر. نهایت متوجه شدم خوشحال نیس. خب دلیلی نداره خوشحال باشه!
یکی که پشتم بد و بیراه گفته بود و یجورایی حس رقابت اندکی با من داره، تو روم هم تبریک گفت هم دعام کرد.
ببین درصد زیادی از حرف ها و حرکات منفی دیگران به سبک زندگی خودمون برمیگرده. هرچیش موند دیگه تقدیره و اونی که باید بسازی باهاش.