سلام و خسته نباشید آقای دکتر .لطفاً منو از این دو راهی نجات دهید .مدت 8ساله که ازدواج کردم از همون روز اول زندگی همسرم دچار شک و بدبینی بود بعد از ی مدت ب اعتیاد مبتلا شد جوری که هیچ اهمیتی ب من نمی دادند تا اینکه من مجبور بودم خودم رو با دوستام و همسایه و آشنا ها رفت و آمد کنم .یکی از دوستانم با ی مرد غریبه در ارتباط بود و اون مرد هر وقت که با دوستم ب مشکل میخورد از من کمک میخاست من هم از اونجایی که از خودم مطمعن بودم پیامک هاشو پاک نمیکردم تا اینکه یک روز از اشناهای همسرم ب همسرم گزارش داده بود که همیرت با فلان زن که ارتباط خوبی با مردان ندارم رفت و آمد داره و همسر من یهویی گوشی و تمام مدارک منو ازم گرفت و پیامک های منو متوجه شدم حالا خیلی تو زندگی منو تحت فشار روحی و روانی قرار داده و چند بار که ازش در خواست جدایی کردم میگه من آبروی دوستت رو میبرم و این دوستم خیلی ب من خوبی و محبت کرده و من الان نمیدونم چکار کنم و پیش روانشناس هم که رفتم هیچ فایده ای نداشت .و همسر بنده در حال ترک اعتیاد هستند .لطفاً منو راهنمایی کنید .و اینم بگم همسرم تا حدی بدبین شده که شماره پلاک تمام افراد که دوربرمون هستند رو برمیداره
تجربه شما
اولین نفری باشید که نظر میدهید