غروب۱۳بدرتونم

عضویت : 1401/11/11
زن
61 سال
درج نشده است
تو خنکی اونور بالشتی، چایی بعدکاری، سیگار نیمه شبی، تو اولین بارون پاییزی، بوی کتابای نویی، بغل شدن وسط گریه ای، بوی خاک بارون خورده ای، تو شیرینی اولین حقوقی ، بوی خوب لباس نویی، تو بوی یاسی، آب رو آتیشی، رنگین کمون بعد بارونی، تو مجموع احوالات خوب جهانی. تو بوی رنگی؛ تو بوی چوبی؛ تو بوی کتابی؛ تو ترکیب قشنگ خاک و بارونی؛ تو مثل ته دیگ ماکارونی؛ ترکیب خفن نون و پنیر خامه ای و سبزی؛ تو مثل یه آسمون آبی با ابرای تیکه تیکه شده ای؛ تو به اندازه نوازش انگشت رو کلیدای پیانو قشنگی؛ تو مثل یه مسافرت با رفیقایی؛ به اندازه اهنگ مورد علاقم بهم ارامش می‌دی؛ تو مثل هر چی حس خوبه تو زندگی منی، تو همه قشنگی های زندگی واسه منی(لامخاطب)   خلاصه که کاربری غروب سیزده بدرتونم،قبل ترها به دلایل نامشخص تعلیق شدم و به نشانه قهر یک سالی نیومدم سایت  خواستگار ناقص العقلم پادرمیونی کرد و این شد که دوباره عضو شدم