هی با خودم میگم میگذره بهتر میشم
ولی بهتر نمیشم
در موقعیت خودم ثابت میمونم بعضی وقتا هم بدتر میشم
وسواس نجاست نابودم کرده
خیلی چیزا دست نمیزنم یا اینکه دست میزنم فوری میرم میشورم
خیلی از تاپیکای قدیمیم هم برای همین وسواسه
با روانشناس خیلی بهتر شدم ولی دیگه اونم همه تکنیکا رو بهم گفته بیشتر از اون چیزی نداره بگه
با روانپزشکم رفتم قرص داد نتونستم بخورم بهم نساخت گفتم عوض کنه برام قرصا رو قبول نکرد منم نخوردم
دیگه
تا حالا انقدر مسائل چندش برام اتفاق نیافتاده بود که طی یک سال و نیم گذشته اتفاق افتاده واقعا اندازه ده سال پیر شدم هیچی دیگه برام هیجان آور نیس انگار به هیچی علاقه ندارم زندگیم نابود شده رفته
همسرم اصلا انگار براش مهم نیست و هیچ مشکلی نداره انگار من همون آدم سابق بدون وسواس هستم درحالیکه من واقعا از درون مُردَم