سلام اومدم من براتون به ریز تعریف میکنم با لحظه به لحظه احساسم :
دقیقا سر ساعت رسیدم مطب خیلی شلوغ بود همه هم با شوهراشون بودنتد برام عجیب بود که چه خبره این همه مرد !!! بعد نشستم مریضها رو دیدم توی دلم خالی شد ( چون من ظاهر برام خیلی مهمه ) ببخشید خوب اینم یه خصوصیته دیگه کاریش نمیشه کرد بعد گفتم خدایا دکتر با این همه تعریف و مشتری این مطبشه وااااای !!!! بعدش خانومشو دیدم اونم یه چیزی غیر تصورم بود بعد به خانمش گفتم چه خبره اینجا چرا همه یه جوریند ( خانمهای سن دار زیاد بود اونجا) خلاصه خانمه گفت اینها رو همه آزمایشگاه کریم نژاد فرستاده برای آمینو ( فهمیدم خانمها مادراشون بودند یعنی دختراشون رو آوردند برای آمینو ) خلاصه با 2 ساعت و نیم تأخیر رفتم پیش دکترررررر از اینجا به بعد گوش کنید : یه آقای فوق العاده متین و شایسته و صبور تک تک آزمایشها و سونوهای منو چک کرد توی آزمایشم یه مواردی داشت که متوجه شد ولی گفت زمان گذشته ... بعد سونو کرد و گفت بچه همه چیش خوبه فقط وزنش یه مقدار کمه که 2 هفته دیگه بیا برای کارای بعدیش ، جالب بود که خودش پرونده رو تشکیل داد ریز سوال کرد در مورد همه چی خلاصه بنظر اومد دقیق باشه و تا دلتون بخواد پرحوصله به تک تک سوالها جواب میداد ، اینها رو گفتم که اگر دکتر خودتون مثل دکتر من فانتزی بوده رفتید اونجا آمادگی شو داشته باشید .