2733
2734
سلام مامانای گل. دختر من 7 ماه و نیمشه. حدکد یه هفته ست اتاقشو جدا کردم. خدا رو شکر اصلا اذیت نکرد فقط خودم جای خالیشو خیلی حس میکنم. شبا هی پا میشدم نور موبایلو مینداختم صورت ماهشو نگاه میکردم. الان حس عجیبی دارم هم خوشحالم که این کارو کردم هم دلتنگ . شما هم اینجوری بودین؟ از کی اتاقشونو جدا کردین؟
یه مامان مهربون...
ببین نظرات اینجا خیلی خوبه ها ولی تهش ادم نیاز داره یه ادم متخصص بهش بگه چیکار کنه. من خودم هربار مساله اینجوری برام پیش میاد میرم سراغ دکترساینا. بیا اینم لینکش بعد تازه خیالمم راحته که اگر مشکلم حل نشه پولمو کامل برمیگردونن.



من ۳سالگی جدا کردم تا دوهفته هم پایین تختش حا مینداختم میخوابیدم طبیعیه حس عحیبی داشته باشی خوب ۷ماه در کنارت میخوابید اما خوب کاری کردی وایه خود دخترت خوبه
زندگی به من یاد داد.... اگر قضاوت نادرستی در مورد کسی بکنم دنیا تمام تلاشش را میکند تا مرا در شرایط او قرار دهد تا به من ثابت کنددر تاریکی همه ما شبیه همدیگریم...
2728
تا قبل از ۳سالم تو اتاق ما بود اما تو تخت خودش
زندگی به من یاد داد.... اگر قضاوت نادرستی در مورد کسی بکنم دنیا تمام تلاشش را میکند تا مرا در شرایط او قرار دهد تا به من ثابت کنددر تاریکی همه ما شبیه همدیگریم...
من پسرم رو از سه ماهگی جدا کردم ولی تا ١ ماه پایین تختش میخوابیدیم با همسرم ،قبلش هم توی گهواره جدا کنار تخت ما میخوابید !!!
امروز که محتاج توام جای تو خالیست ،فردا که بیایی به سراغم خبری نیست ،از من خبری نیست ،در خانه کسی نیست ...
2740
من پسرمو جدا از اتاق که نداریم جدا از تختمون 3.5 سالگی کردم خوب بود بدک نبود .. دخترمم هنوز بین ما غلت میخوره کیف میکنه شباییم که شوهرم نیست من و بچه هام هستیم خخخ
الحمدلله رب العالمین ...
نه بهانه میگرفت تا دوهفته پایین تختش میخوابیدم بعد از اونم اولش که خوابش میبرد پیشش بودم بعد میرفتم تو اتاق هودمون اما قبل از خواب بهش میگفتم ببینم فردا صبح تو زودتر منو بیدار میکنی یا من تو رو چراغ خواب خوشکل براش خریدم و عروسکشو بغلش گذاشتم که راحت تر بخوابه اما سخت گذشت
زندگی به من یاد داد.... اگر قضاوت نادرستی در مورد کسی بکنم دنیا تمام تلاشش را میکند تا مرا در شرایط او قرار دهد تا به من ثابت کنددر تاریکی همه ما شبیه همدیگریم...
صاحب تاپیک لطفا نترکون فردا میام تجربه دوستانو میخونم الان برم بخوابم
لای لای نه مامی ژیانم..من وینه ی باخه وانم..به دل چاودیریت ده که م..بخه وه ده ردت له گیانم..ئه ی به رخوله ی شیرینیم..ئاواتی هه مو ژینم..شه وی تاریک نامینی..تیشکی روژ دیته سه ری
به سلیقه خودش رفتیم روتختی خریدیم و اتاقشو تزیین کردیم تا قبول کرد اگه برگردم به قبل قبل ۳سالگی جدا میکنم ۳سالگی میفهمن ترسو تاریکی رو جدا کردن سخته
زندگی به من یاد داد.... اگر قضاوت نادرستی در مورد کسی بکنم دنیا تمام تلاشش را میکند تا مرا در شرایط او قرار دهد تا به من ثابت کنددر تاریکی همه ما شبیه همدیگریم...
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687