دوسته صمیمیم ازم خواست موضوع رو بهشمابگم از نظر من موضوع خاصی نیست اما اون درگیره...این دوستم دوساله عروسه این خانواده اس و به گفته خودش بدی ازشون دیدع همیشه خوش رفتار و مودب بودن و احترام همو داشتن حالا برادر شوهرش داره نامزد میکنه با دوست دخترش اینام میشناسن دختره رو یعنی چندبار اومد خونه مامانه پسره و همه دیدنش ...دختره خوبی هم هست اما این دوسته من چون خودشم تو عقد هست یکم حس حسادت به این داره قراره 30 دی نامزدیشون باشه ...دوستم میگه نمیخوام حسود باشم چیکارکنم؟میگه نمیخوام شوهرم فک کنه من حسودم چون دختره از من واسه برادرشوهرم تعریف کرده اگه من بحوام حسادت کنم خودمو خراب میکنم شماکه تجربه دارین بگین واسه ادم عادی میشه به مرور؟؟
منم اولش اینجوری بودم .من عروس اول بودم جاریم عروس دوم . چون من تو یه شهر دیگه بودم هر وقت به شوشو زنگ میزدم میدیدم صدای جاریم میاد نمی دونم چرا ناراحت میشدم خیلی ناراحت میشدم تازه جاریم دختر خاله مادر شوشو هم هست
اونم دقیقا همین حسو به من داشت یه بارخونه مادر شوشو مهمون اومده بودم تلفن زنگ زد برداشتم جاریم بود گفت ااااااااااااااااا تویی خوبی ؟مگهکسی خونه نیست تو تلفنو جواب میدی
من میگی انقدر ناراحت شدم منم برای اینکه خرابش کنم برگشتم با صدای بلند همه هم نشسته بودن گفتم عجب رویی داره به من اینجوری گفت اصلنمیتونست منم جز خانواده شوشوقبول کنه
راسیتش الانشم زیاد حال نمیکنم باهاش
اونم دقیقا همین حسو به من داشت یه بارخونه مادر شوشو مهمون اومده بودم تلفن زنگ زد برداشتم جاریم بود گفت ااااااااااااااااا تویی خوبی ؟مگهکسی خونه نیست تو تلفنو جواب میدی
من میگی انقدر ناراحت شدم منم برای اینکه خرابش کنم برگشتم با صدای بلند همه هم نشسته بودن گفتم عجب رویی داره به من اینجوری گفت اصلنمیتونست منم جز خانواده شوشوقبول کنه
راسیتش الانشم زیاد حال نمیکنم باهاش
منم دارم به این درد دچاااااااااااااااااااااااار میشم
بعد یه مدت عادی میشه همه چی
من خودم حساسم نتونستم راهنماییش کنم!!!! اما بهش گفتم عادی میشه بلخره ... چون اولشه طبیعیه اما نباید مردت بفهمه گفت اررره یکبار بع شوهرم گفتم دختره چه پرسرو زبونه شوهرش گفته عزیزم بدگویی نکن دختره کلی از تو تعریف کرده بیچارررره....اینم بیشتر حساس شده ...
نه عادی نمیشه خودشو باید بزنه به بیخیالی
وای منم در اینده این مشکلو خواهم داشت.تا حالا اصلا بهش فک نکرده بودم.من 5 تا جاری میشیم
شوهرش نباید بفهمه این حسادت میکنه اینجوری مشکلات بوجودمیاد من گفتم اتفاقا از دختره تعریف کن مردا عاشق زن مهربونن نه؟؟؟؟؟؟؟؟؟
هییییییییییییییچ وقت عادی نمیشه
بنظره من دوتا باجناقم به هم حسادت میکنن
روشنک جونننننننن
سلام انقد درگیرم
نتونستم بیام ببخش
اخه امتحاناس....
ولی خیلی دوس دارم یاد بگیرم هنوز سر حرفت هستی عزیزم؟
سلام انقد درگیرم
نتونستم بیام ببخش
اخه امتحاناس....
ولی خیلی دوس دارم یاد بگیرم هنوز سر حرفت هستی عزیزم؟
جدیییییی مامان محمد حسییننننن؟؟؟؟البته یه چیزی هست دختره و پسره تو شهر اینا نیستن یه شهر دیگه ان ممکنه هر سه چهارماه یکبار بیان این شهر
کاش زودتر باجناق دار بشن شوهرامون بلکم احساس ما رو درک کنن
من دوساله جاری دار شدم هر روز بدتر میشه بهتر نمیشه
اره عزیزم هرموقع وقت داشتی بیا مسیج بده
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
