ما فقط اون چند روز اول عید را تعطیل بودیم. همون چند روزم کافی بود تا من به همیشه بودنش توی خونه عادت کنم. صبح ها مثل بچه های نق نقو میشم. همش میگم نمیشه نری سر کار. تورا خدا. جدیدا بهم میگه جیگر(اون الاغ توی کلاه قرمزی هست. سوزنش گیر میکنه دیگه ول کنم نیست.)دقیقا خودمم قبول دارم صبح ها همونجوری میشم. با اینکه خودمم میرم سر کار.