دختر من دو سال و نیمه هست، خیلى وقته که توى فکرم که پوشک رو ازش بگیرم ولى اصلاً آمادگیشو نداشت، منم گذاشتم به اختیار خودش تا کاملاً آماده ى این موضوع بشه، تا حالا که امتحاناتم تمام شد دیدم الان دیگه وقتشه، خیییییییییییلى راحت تر از اون غولى که واسه ى خودم ساخته بودم از یاد گرفتن این مهارت توسط دخترم، تونستم بهش یاد بدم و در طول چهار روز یاد گرفت که خبر بده تا ببرمش دستشویى، البته روز اول و دوم سخت بود ولى امروز دیگه کامل همه ى دستشویى رفتناش تحت کنترلش بود و اصلاً خودشو خیس نکرد، گفتم به مامانایى که مثل من یاد گرفتن این مهارت رو یه کار بزرگ و سخت میدونن بگم اگر بوقتش اینکار انجام بشه مثل آب خوردن آسونه و نتیجه ش هم لذت بخش، همگى موفق باشید.
تو این اتاق تنگ و دلگیرم
تا باقی عمرم یه جور سر شه
من از خودم فاصله میگیرم
دیوار هی نزدیکتر میشه
میخندمو دردامو میشمارم
تلخه ولی شاید دلم واشه
وقتی برای غصه هام جا نیست
دیوارو هُل میدم غمام جا شه