دیشب داشتم برا پسرم یه قصه میگفتم که قهرمانش پسرم بود که خیلی خوب و مهربونه و به همه کمک میکنه و یروز یه پیرزنه رو تو خیابون میبینه و که بار سنگین داشته کمک میکنه بهش تا در خونش. اما وقتی پیرزنه اونو دعوت میکنه خونش نمیره چون ادما نباید خونه غریبه برن .... اونقد دنیا و ادماش بد شدن نمیشه دیگه به کسی کمک کنی چون ممگنه توطئه باشه ادم نمیدونه برا بچهاش چی تعریف کنه شما چی میگین....