نه مامان کنجد فعلا که قصدش رو ندارم . شاید مامانم برای خرداد ماه بیاد .
از تابستون های تهران هم خوشم نمیاد . بدنم به هوای اینجا عادت کرده دیگه طاقت گرما ندارم
ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!!
من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود. بیا اینم لینکش ایشالا که مشکلت حل میشه 
من مامانم تا نوامبر اینجا بود ولی دلم میخواد برم ایران بچه م خیلی تنهاست اینجا مثلا یکشنبه ها میرم کلیسا که بچه ها هستن و دور و برش شلوغه یکم به شلوغی عادت کنه بغل همه میره ولی مامانم اینا هم گناه دارن. هر روز داره بزرگ میشه همش من و باباشو میبینه. دلم براش میسوزه یکم
مامان کنجد دیگه باید هم خودت و هم کنجد خانوم به این wazieyat عادت کنید
آره شالیزار جون. ولی مامانم خیلی بی قراره. مدام گریه میکنه . یه حس بدی بهم دست میده با گریه ش عذاب وجدان ...
خوب اگر امکانش رو داری و بتونی بری چرا که نه . اما زود به زود رفتن فقط آدم رو وابسته تر میکنه من هر ۲ تا ۳ سال یک بار میرم . دلم نمیاد که همسرم رو اینجا تنها بزارم .
جون این تاپیک برا من زده شده از من خبری نیست شما دارید توش می حرفید ای ول بابا نوش جونتون
آنجی تاپیک به نام تو به کام ماااا
شالیزار آره بعد از عید میرم حتما میدونی دلم برای مامانم میسوزه یه نوه داره . عاشق بچه ست. بعد ازش دوره . به قول خودش میگه دلم واسه تو تنگ نمیشه ولی برای بچه م چرا. یه وقتایی آروم اشک میریزه دلم براش خیلی میسوزه. بعضی وقتا میگم کاش میشد میرفتم کنجدو میدادم بهش خودم میومدم
انجل ببین چراغ اینجا رو براتون روشن نگه داشتیم
دمتون گرم من فعلا تو خط مقدمم راحت باشید
ارو باز رفتی خونتو تکون بدی چرا برنگشتی دختر
انجی تو روحت کجا رفتی توحالم بازم بد شد قرص خوردم عشقم افتادم
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
54 ثانیه پیش
54 ثانیه پیش
54 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
