سلام ما 5 ساله که ازدواج کردیم . خواهر شوهرام اروپا هستن و علی رغم اصرار اصرار اونا ما هیچ وقت مایل نبودیم بریم . یه پسر یه ساله دادم و 2 روزه شوهرم سخت پافشاری میکنه به خاطر آینده بچه بریم . ولی من اصلا نمیخوام. نمیتونم از صفر شروع کنم . بدبختی کشیدم خودمو به یه جایی رسوندم حالا نمیتونم برم اونجا بدبختی بکشم . راهنماییم کنین تورو خدا
ارشک پسر طلای مامان , خدایا هزار بار شکر به خاطره این معجزه