+باران بهاری+
پست ها: 83
عضویت: 30/2/1392
1392/8/16 8:27 ب.ظ
سلام .
پدر من معتاده یه معتاد به معنای واقعی که برا خرج موادش حاضره همه چی روبده .
مادرم خونه های مردم کارگر بود
یک خواهر دارم یک برادر ، خودم ته تغاری
خواهر بزرگم رو بابام به زور شوهر داد به یه قاچاق فروش که براش مواد میاورد تا پول موادش مفت دربیاد خواهرم به سال نکشیده رفت و گم و گور شد . کجا ؟ اگر شما میدونید ما هم میدونیم دیگه هرگز خبری ازش نشد .
برادرم بندرعباس کار میکنه و سال تا سال خبری از ما نمیگیره
من رو هم بابام میخواست شوهر بده اما مادرم من رو برد خونه ی کسی که پیشش کار میکرد تا اونجا دائمی کارگرشون باشم و درعوض حقوقم رو میداد به بابام تا ساکت شه .
دیپلم گرفتم و روزانه قبول شدم حسابداری
موقعیت ازدواج برام پیش اومد ... عاشق شدم .. اما از همه گذشتم چون خانواده درست و درمون نداشتم و نمیخواستم دراینده تحقیر بشم
با پسرهمسایه مادرم اینا که از نظر خانواده مشابه بودیم ازدواج کردم مکانیکی داره
الان خوشبخت ... ای .. نیستم چون عاشق نبودم و ازدواجم مصلحتی بود
یه بچه هم دارم
از پدرم متنفرم زندگی مادرم خواهرم من رو نابود کرد و هنوزم داره تو کثافت غوطه میخوره
از زندگی
از خوشبخی و عاشقی و جوونی چیزی نفهمیدم .
اینا رو اگه میخواستم با جزییات بنویسم تاپیکم سراز 100 صفحه درمیاورد و از حوصله شما خارج .
اگر سوالی داشتید بپرسید تا براتون هرجا رو خواستید با جزییات بگم .
http://tadriskhosusiorumiyeh.blogdoon.com/
http://arayeshgahetak.blogdoon.com/