2737
2739
عنوان

سیاست فعال در برخورد با منفی ها

436 بازدید | 11 پست
چهار راهکار مفید در اینجا برای دوری از منفی ها بیان می کنیم :

1- تا جایی که میشه از منفی ها فاصله بگیریم.

تا جایی که می توانیم خودمان جملات منفی بکار نبریم ، خودمان موسیقی منفی گوش ندهیم و تا جایی که امکان دارد رابطه ی خود با افراد منفی را به حداقل برسانیم.

امام صادق فرمودند که از پدر شنیدم " ترک اموری که برای تو سودی ندارد، از نیکی است"

2- جریان رو عوض کنید.

مثلا نشستی یه جایی طرف شروع می کنه:
"کشتن ما رو!"
"مملکت نیست"
همین جوری منفی بافی می کنه پشت سر هم.
یه دفعه شروع به لرزیدن کن!
- "چیه؟"
- "نمیدونم!"
اون اصلا یادش میره که چی داشت می گفت.
پنجره رو می بنده.
پتو روت می ندازه.
بخاری روشن می کنه.
به همین سادگی جریان عوض شد.
.
.
تند تند تند داره حرف میزنه.
خیلی ریلکس دستت رو میگیری به شکمت و میگی "گلاب به روت"!
برو اون تو بشین و شیر آبم باز کن که لو نری!
این بهتره از این که اجازه بدی نیم ساعت لهت کنه با پیام منفی!


یکی به من گفت "آقا مردم همه دزد شدن"!
با صدای بلند گفتم " برو عقب"!
عین برق گرفته ها گفت "چیه؟"
گفتم "خوب همه دزدن دیگه. یه وقت جیبم رو نزنی. تازه شاید منم جیبت رو بزنم."
گفت "نه من قصدم جسارت نبود."
گفتم "ولی جسارت کردی عزیز من! وقتی میگی همه دزد شدن یعنی منم دزدم؛ تو هم دزدی."
.
.
مثلا اگه کسی بهتون گفت "مردم همه بی انصاف شدن"
در جوابش بگید:


"چی چی همه مردم بی انصاف شدن؟!"


"من یه پسر خاله دارم، یه کیف پیدا کرد، سه روز دنبال صاحبش بود"


"یه تعمیر کار تو محله ی ماست، خیلی عالی تعمیر می کنه و واقعا با انصاف دستمزد میگیره"


"یه کفاش میشناسم که خیلی خوب تعمیر میکنه و خیلی هم منصفانه دست مزد میگیره"


بالاخره هر کس برای خودش چند تا مثال داره.
جریان رو عوض کن و یا به جریان خط و ربط صحیح بده ولی ما بدتر با جریان همراهی می کنیم.

جوونه سوار تاکسی میشه.


راننده یه نگاهی بهش می کنه میگه "آخی ... دلم واسه شماها می سوزه ... مملکته براتون ساختن"


بعد ما همراهی می کنیم "آره آقا راست میگی. خدا خیرت بده 13 آبان نگه دار؛ یه سیانوری چیزی بخریم، بخوریم، تمومش کنیم"!


دوست عزیز به راننده بگو "خودت جوونی نکردی. تو اون موقع ها یه رینگ دوچرخه می گرفتی تو کوچه ها ترتره بازی می کردی. ما اس.ام.اس میزنیم. چت می کنیم. دانشگاه میریم. اصلا اون موقع این همه لوازم آرایشی بود؟! اصلا میدونی اینترنت چیه؟! اصلا تا حالا دانشگاه رفتی؟! اصلا تو می دونستی اینا چیه؟! اصلا اون موقع خیابون ولی عصر به این باحالی بود؟! چی چی شماها جوونی نکردین!"

او می خواهد میدان داری کند، میدان رو ازش بگیر و تو میدان داری کن.


او می خواهد شروع به حرف منفی بکنه، تو شروع به حرف مثبت بکن.


او می خواهد از محرومیت ها بگه، تو از موهبت ها بگو.


پس دیگه نری همراهی بکنی و تایید بکنی و بدتر جریان رو همراهی بکنی.

3- یه جاهایی لازمه توجه نکنیم. ( اصل تغافل )

چون توجه کردن به جریان منفی باعث میشه برخورد در لحظه بکنیم، پاسخ در لحظه بدیم و موضوع خراب تر بشه.
از در خونه شوهره میره تو.


- "سلام"
- "سلام و زهر مار. کی می میری از دستت راحت بشیم. الهی جنازت بیاد."


- "جنازه ی خودت بیاد و جد و آبادت با اون فامیل های فلان فلان شده ات"


موشک جواب موشک.


یکی این میگه یکی اون میگه.


جریان منفی مدام بزرگ و بزرگتر میشه.


یه جاهایی لازمه به جریان منفی توجه نکنیم.


بلافاصله محیط رو ترک کنیم.


پاسخ در لحظه ندیم.


عکس العمل در لحظه نشان ندیم.


من نشستم تو ماشین پشت چراغ قرمز.


ماشین عقبیه هم داره اس.ام.اس میده ، هم داره رانندگی می کنه.


ناگهان میزنه به سپر عقب ماشین من.


چیزی هم نمیشه ها، فقط یه تکونی میخوریم.

- "گاری چی.


- "باباته"


به سه دقیقه نمی کشه که یکی باید جارو خاک اندازه بیاره دل و روده ها رو جارو کنه.


جواب در لحظه ممنوع چون باعث میشه جریان منفی بزرگ تر بشه.


- "گاری چی."


- سکوت می کنم.


- " گفتم گاری چی ها"
- بازم سکوت می کنم.


- "گاری چی گاری چی گاری چی گاری چی گاری چی !!! ..."
- همچنان سکوت.
یه جاهایی لازم است ما به جریان منفی توجه نکنیم و سریع در بیرم تا اوضاع عوض بشه.

4-هرگز حدیث حاضر و غایب شنیده ای ... من در میان جمع و دلم جای دیگر است

اینجا هستم ولی اینجا نیستم!
ما سال هاست که چیزی رو که نباید می دیدیم به چشم مون گفتیم ببین.
ما سال هاست که چیزی هایی رو که نباید می شنیدیم به گوش مون گفتیم بشنو.
حالا به چشممت بگو حق دیدن نداری!
حالا به گوشت بگو حق شنیدن نداری!
.
.
نشستم توی یه محفلی.
مثلا عروسی خواهرم.
همه قوم و خویش.
میرم میشینم کنار این میز، میبنم دارن غیبت می کنن.
یه چیز میگه "بابا منفیه ... تو رو خدا ... ضمیر ناخودآگاه"
بعد خودم میگم "ولمون کن ... مرده شور این کلیدهای موفقیت رو ببرم ... چرت و پرت یادمون داد"
پا میشم میرم کنار یه میز دیگه میشینم.
میبینم دارن یک نفر رو مسخره می کنن:
"لباس های اون رو ... هه هه هه".
پا میشم میرم میز اون وری میشینم:
"لباس های این رو ... هه هه هه".
پا میشینم میرم یه میز دیگه:
"آقا یه جک برات بگم ... یه تهرانیه بود ... هه هه هه"
اگه بخوام برم، مردم میگن "ببین ... اینا همه شون دعوا دارن ... داداش عروسی خواهرش نمی مونه"
چه کار کنم؟
؟
؟
اون جا باش ولی نباش.
به گوش ها ت بگو دیگه نشنو.
یه موضوعی رو انتخاب کن خارج از اون مجلس و فکر کن به ان موضوع.
ذهنت رو از اون محیط پرواز بده به یک جای دیگر.
دیدین تا حالا دارین حرف میزنین و یه نفر نشسته یه گوشه ای و بقیه میگن "نگاه اینو ... تو باغ نیست اصلا"
لطفا تو باغ نباش!
اگه هیچ کدوم از سه توصیه قبل جواب نداد و نتونستی جلوی رفتار های منفی دیگران رو بگیری لطف کن اونجا باش ولی اونجا نباش.

" اینها راههایی بود برای اینکه بتوانیم تا حد ممکن از منفی هایی که خارج از دست ما برایمان پیش می آید دوری کنیم "


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

مرسی زیبا جون
جدیدا یکی از این منفی هاش رو دو هفته یه بار تو جلسه میبینیم دو هفته یه بار با شوهرم قاط میزنیم. میگیم روزه میگه شبه.
خدا دور کنه از سر همه. امین
یوسف مى دانست تمام درها بسته هستند اما بخاطر خدا و به امید او حتی به سوی درهای بسته دوید و تمام درهای بسته برایش بازشد...
"اگر تمام درهای دنیا هم برویت بسته شدند دنبال درهای بسته بدو چون خدای تو و یوسف یکیست"
2742
متن بسیار زیبایی بود ولی با پاک کردن صورت مساله ، مساله به خودی خود حل نمیشه .. این مسائلی که شما بعنوان منفی ازش نام میبری چیزهایی نیست که واقعیت نداشته باشه یا چیزهایی نیست که کسی نتونه کاری براش انجام بده :) بهرحال ممنون...
به آسمان چه مینگری ز بهر دیدن حور / زمین پر از فرشتگان کوچک و غمگین است / بیا و بال و پری ده به کودکان وطن / که عاشقانه ترین رسم عاشقی این است
2740
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687