2733
2734
عنوان

اختلاف بین مالک و مستأجر

674 بازدید | 10 پست
با سلام
من یک خونه 58 متری حوالی مهرآباد دارم. 7 تیر دادم دست مستأجر 3 میلیون ماهی 640 تومان. ولی تا الآن فقط 1 میلیون پول داده. پول تلفن و آب و برق و گاز رو هم نداده. کم کم داره بدهیش از پول پیش میزنه بالا. شورای حل اختلاف هم رفتم شکایت کردم ولی ظاهراً طول میکشه. هیچ وقت هم خونه نیست. تلفنش رو هم جواب نمیده. یه بار از یه جای دیگه زنگ زدم برداشت و گفت جای دیگه خونه گرفته و وسایلش رو هم برده و تا چند روز دیگه تخلیه میکنه. ولی حالا هم هر چی زنگ می زنم جواب نمیده. میخوام بگیرم خفش کنم. کسی راه حلی سراغ نداره که زود به نتیجه برسم؟


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

2742
بانوی مهتاب عزیز راستش خودم هم همین فکر رو دارم. ولی یه کم می ترسم. حوصله دردسر رو ندارم. ولی اگه تا آخر این هفته موضوع مسالمت آمیز حل نشه ظاهراً مجبورم همین کار رو بکنم.
بچه ها زنگ زدم از یکی دو تا بنگاه پرسیدم میگن اگه این کار رو بکنی میتونه بهت تهمت دزدی بزنه. مثلاً بگه طلاهاشو یا پولاشو ما برداشتیم. آخه من نی دونم این چه مصیبتیه نصیب ما شده؟ کسی نمیدونه من چی کار کنم بهتره و زودتر به نتیجه می رسم؟
2738
بچه ها امروز با همسرم و اون بنگاهی که این مستأجر لعنتی رو برامون پیدا کرده رفتیم در خونه. اینقدر در زدیم تا 2 تا جوون مفنگی که معلوم نبود چی کشیدن که اینقدر خمارن در رو باز کردند خلاصه دعوا راه انداختیم. منم این وسط زنگ زدم 110 که پلیس بیاد صورتجلسه کنه. خلاصه تا پلیس بیاد این دو تا فرار کردن. شوهرم می گفت تیغ موکت بری دستش دیده. ولی باهاشون درگیری فیزیکی نکردیم که دوباره پامون گیر نشه. ولی معلوم بود بازم کسی تو خونه هست. پلیس که اومد اینقدر به در لگد زدم که یه پسره اومد درو باز کرد. فکر کنم یه دختر هم تو خونه بود ولی نمی تونستیم بریم تو خونه. دختره هم خودشو نشون نداد. بعد از کلی بحث و جدل پلیس برامون موضوع رو صورتجلسه کرد و تو گزارش نوشت که اینها خونه رو تبدیل به خونه تیمی کردن. همسایه ها قبلاً به ما اعتراض کرده بودن ولی ترسوها هیچ کدومشون از ترسشون حاضر نیستن استشهاد رو امضا کنن. منم که این خونه رو با خون دل و قرض و قوله خریدم داشتم می مردم از اینکه خونمون تبدیل به همچین جایی شده.که توش کثافتکاری میکنن. کلی اشک ریختم و گریه کردم. الانم کلی سرم درد می کنه. دارم دیوونه میشم.
ما همیشه گول سادگیمونو می خوریم. جریان دقیقاً از این قرار بود که ما 6 ماه پیش داشتیم دنبال خونه می گشتیم. این پسر بنگاهی خیلی برای ما دنبال خونه گشت. خلاصه موضوع جور نشد و ما از خرید خونه منصرف شدیم. همون موقع موعد مستأجر خونه ای که اونجا داشتیم رسید و ما هم برای اینکه جبران زحمت های این پسره رو کرده باشیم گفتیم برامون مستأجر پیدا کنه. اونم این خواهر و برادر رو پیدا کرد. همسرم که رفته بود برای قرارداد گفته بود من به خواهر برادر خونه نمیدم ولی این پسر بنگاهیه گفته بود من میشناسمش و خیالت راحت باشه. حالا میگه مگه من کف دستمو بو کرده بودم. تازه این اعتماد اشتباه اولمون بود. اشتباه دوم هم این بود که پول پیشمون کم بود. حداقل به اندازه اجارمون باید پول پیش می گرفتیم. خلاصه اشتباه اندر اشتباه این شد بلایی که سر ما اومد. امضای قرارداد رو خواهره کرده که تلفنش رو جواب نمیده. خودش هم اصلاً تو این خونه نیست. داداشه هم تو خونه هر کاری می خواد میکنه ککش هم نمی گزه.من موندم و یه دنیا غم و غصه که آخه خدا چرا من؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
بانوی مهتاب عزیز راستش خودم هم همین فکر رو دارم. ولی یه کم می ترسم. حوصله دردسر رو ندارم. ولی اگه تا ...

به نظر من از کسی که اطلاعات حقوقی نداره مشورت نگیر این کار بزرگترین اشتباه اگر این کار کنی خودتو توی دردسر شدیدی انداختی

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687
داغ ترین های تاپیک های امروز
توسط   ومپایر_اعظم  |  2 ساعت پیش
توسط   mobina004  |  9 ساعت پیش