پدرشوهرم یه خانه دو طبقه تقریبا نوساز ویک آپارتمان مستقل داره زمانیکه ما عروسی کردیم اون آپارتمان را دادند به ما که اونجا زندگی کنیم آپارتمان گرچه نوساز بود ولی ساخت خوبی نداشت و از نظر کیفیت مصالح به کار رفته زیاد جالب نبود من و شوهرمتصمیم گرفتیم با اجازه پدرشوهرم اونجا را بفروشیم و با پولی که خودمون بعد از پنج سال زندگی جمع کرده ایم اونجا را ارتقا بدیم و جای بهتری را بسازیم و البته به پدرشوهرم گفتیم سند خونه اینده باز هم به نام خودتون باشه و ما کم کم اون رو از شما می خریم
گاهی گمان نمی کنی ولی می شود. گاهی نمی شود که نمی شود. گاهی هزار دوره دعا بی اجابت است. گاهی نگفته قرعه به نام تو می شود.
گاهی گدای گدای گدایی و بخت نیست. گاهی تمام شهر گدای تو می شود.
گاهی بساط عشق خود جور می شود. گاهی به صد واسطه ناجور می شود.