من10سال پیش ازدواج کردم 5سال قبل پدرشوهرم فوت کرد2سال قبلم مادرشوهرم فوت کردخدارحمتشون کنه ماه بودن بعدازاونهاخواهرشوهرم تنهامونددلم سوخت واسطه ازدواجش با برادرم شدم اوایل که باهم خوب بودن همه میگفتن خداخیرت بده اماحالاکه باهم دعوامیکنن همه تاشوهرم میگه من مقصرم که باعث این ازدواج شدم ازطرفی میترسم کارشون به طلاق برسه چیکارکنم زندگی من نابود نشه اونهاتاکوچکترین دعواشونم میزنگن به شوهرمن به خونه ماکشیده میشه............داغونم چه کنم
کسی نیست کمکم کنه
اونا چند ساله ازدواج کردن
اینم بگم قبل ازفوت مادرشوهرم ما رابطه خیلی خوبی داشتیم اصلابعدفوتش احساس مسئولیت داشت منومیکشت اماخودشونم بدشون نیومداما الان همه بامن دشمن شدن تاشوهرم
یک سال ونیم
نیلی جون کجایی پس توبگوچیکارکنم
خانومی کلا روال ما ایرانی ها اینطوریه تا وقتی خوب باشن باهم خوبن ،همین یکم بحثشون بشه میخایم پوست واسطه رو بکنیم
اخه روشنک جون نمیدونی که دیگه دارم قاطی میکنم
من خودم چند ماه پیش واسطه شدم بزرگترین اشتباه زندگیم بود انقدر حرف وحدیث زدن پدرم رو در اوردن مجبور شدم اسباب کشی کنم خطم ام عوض کردم
چون مورد شما غریبه نیست برادرته ،پس نمیتونی کاری کنی نبینیشون ،باید با حوصله و درایت رفتار کنی
درکت میکنم حق داری ،واقعا سخته متاسفانه نسبت هر دوشونم نزدیکه ،خدا صبرت بده
بازتوتونستی کاری کنی من چیکارکنم کجافرار کنم
خواهرش اوایل داشت زوق مرگ میشداماحالابه خون من تشنس
چون واسه من موردش اشنا بود فامیل نزدیک نبود ،شوهرم از روز اول گفت نکن ،انقدر سر این موضوع دعوا کردیم هنوزم بهم سرکوفت میزنه
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
22 ثانیه پیش
23 ثانیه پیش
29 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
