آره هر شب ساعت 9 میده من گغتم شایدبچهها دیده باشن تکراریه بدونم کی من نفهمیدم تکرارش کیه ادامه همون قبل حالا نمیدونم امشب شروع شده یا چند شب پیش امشبم من از نصفه دیدم یشیم برده بودن کلانتری علی آقا اومد بشینه آورد بیرون یشینم با مامورا دعواش شده بود بعد اومدن بردنش چنارو و زمرد و نجیب خان بعدشم رفتن خونه چنارم به یشیم گفت همه ی دروغاتو فهمیدم رفته بود پیش توپراک فهمیده بود ریحانم با اون وکیله خونه گرفته بودن و داشتن کارای عروسیشونو میکردن همین توپراکم با احمد خوشحال بودن
خدایا کمکم کنننننننننننن...........