اولیش دختر خودم:
راحیل چهار سالشه
اون روز داشتم آرایش می کردم و بر خلاف همیشه که ملایم آرایش می کنم داشتم یه رژ قرمز میزدم که راحیل اومده توی اتاق و یه کم من رو نگاه کرده بعد میگه چرا قرمز زدی؟ برو همون صورتی رو بزن قشنگ تره.
من: مامان جان این حرفا برای سن شما خوب نیست.
راحیل: به من چه ربطی داره برای خودت می گم و عین بزرگترها سرش رو انداخت پایین و رفت بیرون
بچه که نیستن گودزیلان