2752
2734
عنوان

دیشب مادر شوهرم مهمونمون بود اما.....

| مشاهده متن کامل بحث + 3554 بازدید | 127 پست
ایسو جان ببخشید اگه مادرت بیاد خونتون مهمون شوهرت و با بچت میزاری میری تو اتاق..ااین ماله زمانی که خونه پره مهمون باشه که خانوم ها میرن یه جا مردها هم تو هال بازی میکنن یا حرف دیگه میزنن.این کاره خیلی زشتیه که کسی رو محل نکنیم بریم تو اتاق بعدم بای باییییییییییییییی
2731
من الان شیر میدم خواهر شوهرمم میده اون روز میگه بیان خونه ما رک گفتم من همین جا/خونه پدر شوهرم/همدیگه را میبینیم راحت ترم نمیام میگه حرصم نده شیرم خشک میشه منم گفتم والا شیر کسی با این چیزا خشک نمیشه مادر شوهرم را به را براش خوراکی اورد بخور تو شیر میدی اما بزور بهم تعارف کرد منم راحت به رو خودم نیاوردم اولش حرص خوردم بعدش با شپهرم گرم گرفتم حرصشون درومده بود قشنگ حس میکردما
اللهم عجل لولیک الفرج 
تو این چند سال خیلی بی سیاستی کردم و مادر شوشو منو کلی بد کرد جلو شوهرم( 4 سال با هم زندگی میکردیم) اگه قصه ام رو بگم یه کتاب میشه هر بارکه گذشته ها رو تودلم میبخشم و میخوام از نوشروع کنم یه گند دیگه تو زندگی ام میخوره
خوبی که از حد بگذرد........................نادان خیال بد کند
قهر امشب شوهرم بماند حالا چند روز تو قیافه است بخصوص که میخواستیم بعد 3 هفته فردا شب بریم خونه مامانم اینا مجبورم منتی کشی کنم تا اونجا رو زهر مارم نکنه
خوبی که از حد بگذرد........................نادان خیال بد کند
ببین ادم اگه بخواد از هر چیزی ناراحت شه که دیگه جونی واسه ادم نمیمونه من خودم خیلی حساس بودم یدم جز اینکه خودم به مشکل بخورم چیزی نیست یه مدت زخم روده هم داشتم اینقد که فکر و خیال میکردم الان دیگه برام مهم نیست شوشو هم خیلی خوب شده .منم چن شب پیش رفتم خونه مامان شوشو مهمون داشتن به تعداد مهمونا و پدر شوهرم شربت اورد واسه من نیاورد .مهمونشون گفت واسه عروستون نمیاری من سریع گفتم دستتون درد نکنه خودم میارم .
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز