2737
2739
زنی که پس از زایمان قصد فروش نوزاد خود را در تهران داشت، باهوشیاری ماموران انتظامی مستقر در بیمارستان در اجرای نقشه خود ناکام ماند.

به گزارش «جام‌جم»، ماموران انتظامی مستقر در بیمارستان امام خمینی(ره) با مشکوک شدن به رفت و آمدهای چند نفر برای ملاقات با زن جوانی که جهت وضع حمل در بیمارستان بستری شده بود، زن بیمار را به صورت نامحسوس زیرنظر گرفتند و متوجه شدند با آن که زن بیمار هنگام بستری شدن در درمانگاه ولی‌عصر(عج) مستقر در بیمارستان امام خمینی(ره) گفته بود هیچ‌آشنا و فامیلی ندارد؛ اما چند نفر از نوزاد به دنیا ‌آمده عکس و فیلم تهیه می‌کنند.

به این ترتیب، ظن ماموران به یقین تبدیل شد و آنها 2 روز پس از وضع حمل زن جوان، یکی از ملاقات‌کنندگان را که سعی داشت نوزاد او را از بیمارستان خارج کند، دستگیر کردند و مشخص شد مادر این نوزاد فرزندش را
به مبلغ یک میلیون تومان فروخته است.

آغاز تحقیقات

با تشکیل پرونده‌ای در این ارتباط در یگان انتظامی مستقر در بیمارستان امام خمینی(ره) تحقیق از زن جوان که قصد فروش فرزندش را داشت، آغاز شد.

با اولین پرسش افسری که تحقیق از زن جوان را‌ آغاز کرده است، بغض فرو خورده او می‌ترکد و با نیم‌نگاهی
به چهره معصوم کودکی که به فاصله کمی از او روی تخت به خواب عمیقی فرورفته است، اشک‌هایش را با روسری پاک می‌کند و می‌گوید: چند سال پیش به اصرار والدینم به عقد و ازدواج جوانی که از همسایگانمان بود، درآمدم؛ جوانی که هنگام خواستگاری به والدینم قول داده بود مرا خوشبخت کند، اما در همان شروع زندگی متوجه شدم همسرم مردی نیست که بتوانم به او تکیه کنم. او بسیار شکاک و بددل بود و بدون اجازه او جرات نداشتم از خانه خارج شوم یا حتی بستگانم را به خانه دعوت کنم. او هر روز مرا کتک می‌زد و رفتارهایش موجب شد تا کابوس وحشتناکی از زندگی داشته باشم. رفتارهای او برایم قابل تحمل نبود تا این که یک روز عطای زندگی با او را به لقایش بخشیدم و از خانه‌ای که با هزاران امید قدم در آن گذاشته بودم، فرار کردم.

زن جوان آهی می‌کشد و با انگشتان لاغر خود با موهای سیاه رنگ فرزندش بازی می‌کند، کمی مکث می‌کند و ادامه می‌دهد: فرار از خانه، اولین اشتباه بزرگ زندگی‌ام بود، چون پس از بازگشت به خانه ، شوهرم مرا طلاق داد و والدینم نیز طردم کردند. پس از آن همه آوارگی و سرگردانی، ابتدای سال گذشته هنگام رفتن به محل کارم در یک شرکت خدماتی، با مردی آشنا شدم که می‌گفت در آستانه جدایی از همسر خود است و به دنبال این آشنایی، به عقد و ازدواج موقت او درآمدم.

وی ادامه داد: 4 ماه پس از بارداری، مردی که با او ازدواج کرده بودم، به طرز مرموزی ناپدید شد و تلاش‌هایم برای یافتن او بی‌نتیجه ماند و سرانجام وقتی زمان زایمان فرارسید، با ناامیدی به بیمارستان آمدم و از طریق فردی که در جریان زندگی‌ام قرار داشت، قصد فروش نوزاد خود را داشتم، زیرا قادر به نگهداری او نیستم و....

در پی این اظهارات، موضوع به مرجع قضایی گزارش و با حضور ماموران کلانتری 148 در محل و تحقیقات مقدماتی، نوزاد به دنیا آمده با دستور قضایی تحویل بهزیستی شد. تحقیق در این زمینه ادامه دارد.

به نظر شما کی مقصره؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
واقعا آدم نمی دونه چی بگه! بیچاره طفل معصوم.... خدا از مسببش نگذره........... باز اگر همین جوری به کسی می سپرد بچه رو آدم باورش می شد که شرایط نگهداری اش رو نداره.... فروش !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
من در این تاریکی پی یک بره روشن هستم که بیاید علف تنهایی ام را بچرد.....
ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!😥 من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود. بیا اینم لینکش ایشالا که مشکلت حل میشه 💕🌷



2731
گلشید جون این بنده خدا دنیاشو هم نداره تو به فکر آخرتشی.
خودتونو جاش بذارید .تک و تنها با شرایط پیش اومده چیکار میخواسته بکنه.اصلا قصد توجیه کارشو ندارم ولی کاش چند دقیقه به شرایطش فکر میکردیم بعد قضاوت.از این دسته کم نیست.حالا یا حماقت یا هر چیز دیگه.اتفاقی بوده که افتاده و شرایط زندگی عادی نداره.نمیدونم چی بگم ولی کاش حمایت بیشتری از این دسته زنان آسیب خورده میشد
2740

من از قضاوت خیلییییییییی میترسم الاهی خدا خودش کمکشون کنه

👈من 👉 آدمی هستم ک اخلاقمو با شعور طرف ست میکنم 🚫پس🚫 اگه یه وقت از اخلاقم ناراحت شدی یه نگاه به شعورت بنداز✌️

سلام من کسی را میشناسم بچه دار نمیشد رفت بچه یه نفررا از شیرازرخرید بعد خودش بچه دارشد و شوهرش هم اعتیاد پیدا کرده الان دختررا له راه های بد انداختن و کتکش میزنن ایم بچه سارینا رحیمی راد اسم مادر مینا علی آبادی بهبار ببمارستان لقمان اگر کسی را میسناسید در شیراز که با این مسخصات بچه فروخته بره بیمارستان سراغ مینا علی ابادی تیتDNA بده دختر را نجات بده

این تاپیک چرا اینجاست 

🫤دقیقا برامنم سواله

حال‍ خوب‍ الانمو مدیون‍ خدام‍🫠🥲☝️سال گذشته باوجود ادمای سمی برام جهنم بود،،،باکمک خدا و اسی اینا🥹ازجهنم اومدم بیرون☺️❤️‍🩹الان۳ماهه ک علی شده مرهم همه ی زخمام😍❤️‍🩹ازخدا میخام با ی نی نی زندگیمونو کامل کنه🫠🤗☁️خدایا برای هررررررر لحظه ی الانم شکرت🥹🫠

این تاپیک ب این قدیمی چطور اومده بالا🤔

فقط 13 هفته و 3 روز به تولد باقی مونده !

1
5
10
15
20
25
30
35
40
خدایا شکرت.🌸قانون مزرعه میگه:تو تصمیم میگیری چی بکاری، اما تو فصل برداشت تو موظفی اونچه که کاشتی رو برداشت کنی🤫
این تاپیک چرا اینجاست 

سفر کردیم به گذشته 😂کمربندهای خودرا ببندین

خداجونم خودت مواظب همسر ودخترم باش💗 مواظب منم باش چون اونا بدون من نمیتونن زندگی کنن😂  مرسی که همیشه کنارم بودی بابت همه چی شکرت🌻
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687