گاهی یک آغوش تنها چیزی است که در دنیا من و تو بدان نیازمندیم .....
آغوش رایگان داستان بحث برانگیز و واقعی مردی است به نام Juan mann ، مردی که تنها آرمانش یافتن غریبان شهر و در آغوش گرفتن آنان با هدف روشن ساختن دوباره چراغ زندگی آنان بود ......در عصر مرگ ارتباط اجتماعی و انسانی ، بروز جنبش آغوش رایگان به خودی خود حادثه ای عظیم تلقی خواهد شد ...... Juan به عنوان نماد امید بشری در خیابان ها ی شهر گام برداشت ..... اما مقامات پلیس مانع از این کار شدند .... داستان از آنجا شروع شد که :
پس از عمری زندگی در شهر لندن با دگرگون شدن دنیای درونم تصمیم به بازگشت به خانه گرفتم ..... با فرود هواپیما در سیدنی ،تنها چیزی که در اختیار داشتم یک ساک پر از لباس و یک دنیا اشفتگی بود ...... هیچ کس به استقبالم نیامده بود ..... خانه ای نداشتم که به آن بروم و من در شهر خودم همچون گردشگری تنها بودم ...... در حالیکه در مقابل درب فرودگاه ایستاده بودم ،مردمی را می دیدم که مسافرانشان را انتظار می کشیدند ... آنها با آغوش باز رو در روی هم ایستاده به هم لبخند می زدند و همدیگر را سخت در آغوش می گرفتند ..... من هم آن بیرون کسی را انتظار می کشیدم . کسی که از دیدن من خوشحال شود . کسی که مرا در آغوش گیرد . دست به کار شده و بر روی مقوایی نازک با ماژیک علامتی را کشیدم ......
با یافتن پرهیاهو ترین پیاده روی شهر مقوا را بر بالای دست بردم . مقوایی که دربردارنده دو کلمه ی " آغوش رایگان " "Free Hugs" بود . و اما عابرین یک ربع ساعت به من خیره شدند. اولین کسی که کنارم ایستاد ،بر روی شانه ام دستی زده و گفت که چطور سگ اش را امروز صبح از دست داده است . سگ آن زن صبح انروز مرده بود . به من گفت که آنروز صبح اولین سالگرد مرگ تنها دخترش در تصادف نیز بوده است . می دانستم که تا چه اندازه در این دنیا احساس تنهایی میکند و تا چه اندازه به آغوش گرم یک نفر نیازمند است . من زانو زده و او را در آغوش گرفتم . وقتی از هم جدا می شدیم دیدم که لبخند می زند.
هر کسی دردی دارد و بی شک درد روحی آن زن بیشتر از درد من بود . برای کسی که روی در هم کشیده است ، یک لبخند حتی در نهایت کوتاهی نیز ، برای همیشه ارزشمند خواهد بود .....
juan mann در یکی از خیابانهای سیدنی ...
جنبش آغوش رایگان که از چهارشنبه سیام ژوئن سال 2004 آغاز شده ، بر اساس یک فکر ساده شکل گرفته و هر چهارشنبه تکرار میشود .....
هر کسی میتواند برای غریبهها یک آغوش مجانی باز کند و با مهربانی دیگران را در آغوش بگیرد و آغازگر روزی خوش برایش باشد....
جنبش آغوش رایگان گستره وسیعی دارد.....
اینکه افراد بتوانند امید به زندگی را کمی بیشتر کنند....
اینکه در این دنیا غریبهها زیاد هم بد نیستند....
همچنین با اینکار مردم به هم نزدیکتر میشوند و لحظات شادشان را باهم قسمت میکنند تا دنیا جای بهتری به نظر برسد.....
در سال 2004 مقارن با شروع فصل بهار (ماه مارس) "Juan mann " در شهر سیدنی استرالیا ایده ای انقلابی را برای اولین بار درجهان شروع کرد که بعد از مدت کوتاهی موج حرکت او دنیا را فرا گرفت و امروز که بیش هفت سال از شروع این حرکت می گذرد همچنان در حال پخش شدن در جهان است...... کاری که او انجام داد این بود که وی تابلوی سفید کوچکی در دست گرفت که روی آن نوشته بود "آغوش رایگان" و شروع کرد در چند محل عمومی رهگذرانی که نیاز به یک آغوش گرم دارند را مجاناً در آغوش بگیرد..... این حرکت او بسرعت مردم را تحت تاثیر قرار داد و با استقبال فراوانی مواجه شد بطوری که بعد از مدتی کوتاهی این حرکت توسط پلیس سیدنی ممنوع اعلام گردید...... ادعای پلیس این بود که Juan mann می باید برای اینکار دارای بیمه ای به قدرت 25 میلیون دلار باشد تا بتواند در صورت زخمی شدن و یا آزرده شدن احتمالی کسی در این رابطه هزینه های مربوطه را پوشش دهد..... اما Juan mann از کار خود دست نکشید و شروع کرد به جمع کردن طومار توسط مردمی که طرفدارش شده بودند و طولی نکشید که بیش از 10000 امضاء جمع آوری کرد و نهایتاً دوباره این کار قانونی اعلام شد.....
در همین احوال نیز گروه خواننده ای به نام "Sick Puppies" از این حرکت او کلیپی تهیه کردند و آهنگ زیبا و پرمعنایی هم برروی آن تدوین نمودند و سپس آنرا در یوتیوب قرار دادند...... از اینجا بود که انفجار این حرکت آغاز شد....
آهنگ بکار رفته در این کلیپ متعلق به گروه "Sick Puppies" می باشد که دارای ترانه ای بسیار زیبا و هم مظمون قشنگی است...... متن شعر آنرا در زیر برای شما آورده ام.....
I dont mind where you come from
As long as you come to me
I dont like illusions I cant see
Them clearly
I dont care no I wouldnt dare
To fix the twist in you
Youve shown me eventually
What youll do
I dont mind...
I dont care...
As long as youre here
Go ahead tell me youll leave again
Youll just come back running
Holding your scarred heart in hand
Its all the same
And Ill take you for who you are
If you take me for everything
Do it all over again
Its all the same
Hours slide and days go by
Till you decide to come
However long you stay
Is all that I am
I dont mind...
I dont care...
As long as youre here
Go ahead tell me youll leave again
Youll just come back running
Holding your scarred heart in hand
Its all the same
And Ill take you for who you are
If you take me for everything
Do it all over again
Its always the same
Wrong or right
Black or white
If I close my eyes
Its all the same
In my life
The compromise
I close my eyes
Its all the same
Go ahead say it youre leaving
Youll just come back running
Holding your scarred heart in hand
Its all the same
And Ill take you for who you are
If you take me for everything
Do it all over again
Its all the same