هر کس هرجور دلش بخواد بچه شو بزرگ میکنه.. شما هم میتونی بهش شیرخشک بدی و اینقدر غصه نخوری ! مادر من به من و خواهر و برادرم حتی یک ساعت هم شیر نداد ولی من به پسرم تا 7 ماهگی شیر دادم بعد از اون هم نداشتم که بدم.. ولی عذاب وجدان هم نداشتم!!
هر کس هرجور دلش بخواد بچه شو بزرگ میکنه.. شما هم میتونی بهش شیرخشک بدی و اینقدر غصه نخوری ! مادر من به من و خواهر و برادرم حتی یک ساعت هم شیر نداد ولی من به پسرم تا 7 ماهگی شیر دادم بعد از اون هم نداشتم که بدم.. ولی عذاب وجدان هم نداشتم!!
هر کس هرجور دلش بخواد بچه شو بزرگ میکنه.. شما هم میتونی بهش شیرخشک بدی و اینقدر غصه نخوری ! مادر من به من و خواهر و برادرم حتی یک ساعت هم شیر نداد ولی من به پسرم تا 7 ماهگی شیر دادم بعد از اون هم نداشتم که بدم.. ولی عذاب وجدان هم نداشتم!!
ببین فی ف بهتره اینکا رو برای خودت لذت بخش بکنی یخورده باید استانه ی تحملتو بالا ببری من 2 سال به دخملی شیر دادم و مسافرتایی رفتم تو اون مدت که 8ساعت پرواز داشتیم خونه ی غریبه یا اشنا همه میدو نن که بچه شیر میخواد بعدش به خودت افتخار میکنی که به خاطر بچت این سختی ها رو تحمل کردی گلم
پسر من از 4 ماهگی شیرمو نخورد
الان حسرت می خورم وقتی بچه ای رو می بینم که شیر مادرشو می خوره
کاش دوباره برمی گشتم موقع تولدش و دیگه بهش شیشه نمی دادم
این نعمت رو از دست ندی
الان حسرت می خورم وقتی بچه ای رو می بینم که شیر مادرشو می خوره
کاش دوباره برمی گشتم موقع تولدش و دیگه بهش شیشه نمی دادم
این نعمت رو از دست ندی
فکر کنم تو از مایی که شیرخشک میدیم خیلی راحتتری
به کارهای خودت شیشه شستن و اماده کردن اب جوش ، شب بیدارشدن وشیشه اماده کردنو و بعد بچه رو بغل کردنو شیشه دهنش گذاشتنو اضافه کنننننن
منم ٧ ماه شیر خودمو دادم و میدونم شیر خشک دادن خیلییییییییییییییییییییییییی سخت تره
اگه فکر میکنی انقد راحته تو هم شیرخشک بده که راحت باشی
به کارهای خودت شیشه شستن و اماده کردن اب جوش ، شب بیدارشدن وشیشه اماده کردنو و بعد بچه رو بغل کردنو شیشه دهنش گذاشتنو اضافه کنننننن
منم ٧ ماه شیر خودمو دادم و میدونم شیر خشک دادن خیلییییییییییییییییییییییییی سخت تره
اگه فکر میکنی انقد راحته تو هم شیرخشک بده که راحت باشی
خوش به حالت فی فی
منم دخترم 5ماهشه و دقیقا شرایط تو رو دارم ولی خدارو شکر میکنم که شیر خودمو میخوره شیشه و پستونک به هیچ دردی نمیخوره
البته دکتر از این ماه غذارو شروع کرده براش الان روزی سه بار فرنی میخوره البته با شیر خودم درست میکنم براش
البته دکتر از این ماه غذارو شروع کرده براش الان روزی سه بار فرنی میخوره البته با شیر خودم درست میکنم براش
عزیزم منم عین توام بچه ام همه جا بهم وصله تازه تا 40 روزگی که اصلا از سینه ام جدا نمی شد انقدر محکم مک می زد که 15 روزگی نوک یه سینه ام ریخت و اون سینه ام هم یه چاک بزرگ خورد. انقدر می سوخت و انقدر زجر کیشیدم که تصور هم نمی کنی . از 40 روز تا 3 ماه با رابط شیر می دادم که باز هم کمی درد داشت تازه خوب تخلیه نمی شد و خیلی شیر دادن با رابط سخت بود. اون موقع از سینه ام شیر می ریخت و هر شب یه شیشه بهش شیر می دادم از سه ماه یکم سینه ام خوب شد دوباره به زور سینه ام رو گرفت اما دیگه لب به شیشه نزد . از وقتی غذا بدی یکم بهتر می شه دیگه کمتر بهت وصله.
فی فی فی جون برو خدا رو شکر کن که نی نی شیر مادریه.بخدا شیرخشکیها اینقدر زحمت دارند شب بیداری...استرلیزه کردن شیر-دمای شیر- تمیزی-و هزار یه چیز دیگه.شما که شب دو بار بلند میشی سینه رو راحت میذاری دهان بچه عمرا بتونی نی نی شیر خشکی رو بزرگ کنی خیلی سخته......جای مادران شیر خشکی بهشته بخدا .زحمتی که اونا میکشن با شما قابل مقایسه نیست
خانمی
من دارم تجربه خودم رو میگم
پسر من الان 20 ماهشه
من 3 ماه شیر خودم رو دادم بعد به خاطر الرزی مجبور شدم شیرم رو قطع کنم
تو اون مدت که شیر رو قطع کردم افسردگی گرفتم و 15 کیلو وزنم کم شد
هر دفعه که شیشه رو دهن بچم میزارم اویل گریه میکردم و الان بغض میکنمو البته الانم خیلی وقتا از حصرت گریه میکنم
کاش من میتونسم بچم رو بغل کنم سرش رو بزارم رو قلبم و سینم رو دهنش بزارم و تو چشمای معصومش نگا کنم تا از وجودم سیراب بشه و من اروم میشدممممممممممممممممممممممممممممممممم
البته حتما حکمت الهی بوده
و این رو هم بگم که شیر خشک دادن خیلی سخت تره
چون باید هر جا بری فلاکس و شیشه و شیر و ............... اینارو با خودت ببری که کلی جا میگیره و کلی وزنش میشه
بعد هم الان همه شیرا نایاب شدن
بعدم مثلا اگه یه جا مثل بازار یا تو جاده باشی شستن و استریل کردن شیشه خیلی خیلی سختهههههههههههههههه
کاش من میتونستم به بچم شیر بدممممممممممم
من دارم تجربه خودم رو میگم
پسر من الان 20 ماهشه
من 3 ماه شیر خودم رو دادم بعد به خاطر الرزی مجبور شدم شیرم رو قطع کنم
تو اون مدت که شیر رو قطع کردم افسردگی گرفتم و 15 کیلو وزنم کم شد
هر دفعه که شیشه رو دهن بچم میزارم اویل گریه میکردم و الان بغض میکنمو البته الانم خیلی وقتا از حصرت گریه میکنم
کاش من میتونسم بچم رو بغل کنم سرش رو بزارم رو قلبم و سینم رو دهنش بزارم و تو چشمای معصومش نگا کنم تا از وجودم سیراب بشه و من اروم میشدممممممممممممممممممممممممممممممممم
البته حتما حکمت الهی بوده
و این رو هم بگم که شیر خشک دادن خیلی سخت تره
چون باید هر جا بری فلاکس و شیشه و شیر و ............... اینارو با خودت ببری که کلی جا میگیره و کلی وزنش میشه
بعد هم الان همه شیرا نایاب شدن
بعدم مثلا اگه یه جا مثل بازار یا تو جاده باشی شستن و استریل کردن شیشه خیلی خیلی سختهههههههههههههههه
کاش من میتونستم به بچم شیر بدممممممممممم
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
2 ثانیه پیش
3 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
