2737
2739
من بچه کوچیک دارم و شبها خیلی دیر میخوابه تا صبح شیر میخواد و نمیتونم شبها خوب بخوابم. مادرشوهرم هم میدونه ما کلا" صبحها دیر پا میشیم. بعد امروز صبح یه کاری پیش اومده بود با دوستش و خواهر دوستش و دختر بزرگشون سرزده اومدن دم خونمون..... وااااای من تازه پا شده بودم خونه نامرتب. میخواستم جاروبرقی بکشم . جاروبرقی وسط هال بود که زنگ زدن. حتی فرصت نکردم لباسمو عوض کنم یا دستی به سر و روم بکشم. حالا من با این دوست مادرشوهرم خیییلی رودورواسی دارم. تا حالا هم نیومده بود خونمون. خواهرشم تا حالا ندیده بودم. وااااااای انقدر خجالت کشیدم. میوه درست و حسابی برای پذیرایی هم نداشتم. میدونید فکر میکنم اگه نیومده بودیم تو این خونه که یه جورایی نزدیکه خونه مادرشوهرم و دوستشه اینها هیچوقت یهویی سرزده نمیاومدن. دیگه همش استرس دارم که اگه یکی یهو بیاد؟ آخه با این بچه که همه چی ر بهم میریزه نمیتونم همیشه مرتب منظم باشم. شما بودین چیکار میکردین؟
به نظر من کار اونا اشتباه بوده سر زده اومدن. هیچکی خونه ش همیشه مرتب نیست و همیشه ی خدا آمادگی مهمون نداره. مخصوصا که تو بچه کوچیک هم داری . ما بارها شده رفتیم یخچال رو پر از میوه کردیم هیچکی نیومده خونمون. یعنی تا رسیده به دونه آخر میوه های تو یخچال مهمون سرزده اومده ! اصلا ناراحت نباش. برای همه پیش میاد. کارمادر شوهرت اشتباه بوده !!
i was a stranger in my own skin
ببین نظرات اینجا خیلی خوبه ها ولی تهش ادم نیاز داره یه ادم متخصص بهش بگه چیکار کنه. من خودم هربار مساله اینجوری برام پیش میاد میرم سراغ دکترساینا. بیا اینم لینکش بعد تازه خیالمم راحته که اگر مشکلم حل نشه پولمو کامل برمیگردونن.



2728
یه مشکل برای دختر دوستش پیش اومده بود اومدن خونمون تا بپرسن آشنایی چیزی دارم یا نه.... درک میکنم شرایط اونا سخت بوده. اما به نظرم مادرشوهر من که میدونسته ما دیر از خواب پا میشیم نباید اونارو میآورد با خودش..... اون سوال رو تلفنی هم میشد بپرسن اصلا نیازی به ملاقات حضوری نبود. من خیلی به اینکه یکی میاد برای بار اول خونمون همه چی مرتب و منظم باشه حساسم. حالا فکر کنین چه حالی شدم. انقدر هول شدم که نگو.....
2740
منم نزدیکشونم اوایل زیاد پیش میومد منم چند بار غیر مستقیم گفتم دوست ندارم سر زده جایی برم،چون آدم احترام خودش پایین میاد و اینا،ولی کلا فامیلای شوهرم عادت ندارن زیاد خبر بدن،حالا مادر شوهرم یاد گرفته زود قبلش خبر میده چون شوهرمم غیر مستقیم گفته بهشون
چقدر دیر میفهمیم بیشتر غصه هایی که خوردیم خوردنی نبود، دور ریختنی بود... 👌👌
ببینید رابطه من با مادرشوهرم خوبه یعنی مشکلی نداریم اما اینجوری نیست که همیشه بیاد خونمون. فاصله ما تا خونشون یه خبابونه. ظاهرا قبل اومدن زنگ زدن ولی ما خواب بودیم و جواب ندادیم. (برای اینکه دخترم بیدار نشه صدای زنگ تلفن رو کم کردم و تو یه اتاق دیگه گوشی رو گذاشتم) بیدار که شدم دیدم یه شماره ناآشنا افتاده نگو شماره خونه دوست مادرشوهرم بوده. بعدش خوب اگه من تلفن رو جواب ندادم چرا پا شدن اومدن در خونه؟؟ کاش درو باز نمیکردم. به ذهنم رسیدها ولی گفتم پنجره بازه میفهمن خونه ایم زشته..... ولی اصلا آمادگی مهمون نداشتم با اون قیافه و اوضاع.....
میتونی بهش بگی اینجور موقع ها قبلش حتما یه زنگی بزنین بعد بیاین،کاری نداره که.
قدیمیا میگن اگه زنی که بچه کوچیک داره از حموم بیاد نصف موهاش شسته باشه،نصفش نشسته،نباید گفت چراچون بچه کوچیک داره
چقدر دیر میفهمیم بیشتر غصه هایی که خوردیم خوردنی نبود، دور ریختنی بود... 👌👌
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687
داغ ترین های تاپیک های امروز
توسط   nimafamili4  |  3 ساعت پیش
توسط   mobina004  |  4 ساعت پیش