مامانایی که بچه های 5/2 تا سه سال دارند

دختر من هم ماه دیگه 3سالش تموم می‌شه. داره 3ماه می‌شه که داره می‌ره مهد. صبحانه را باباش بهش می‌ده، اکثرا" کره و پنیر و 2 روز درهفته تخم مرغ، ناهار هم طبق برنامه غذایی مهد و عصرانه هم اونجا می‌خوره . شام هم هر چی خودمون بخوریم. من اوایل خیلی روی غذاش حساسیت نشون می‌دادم و دیدم که هم خودم خیلی عصبی می‌شم هم اون. خلاصه کلی باهم درگیر می‌شدیم، به خاطر همین به نصیحت دیگران و کتابها گوش دادم و اگه خورد که خورد نخورد سربسرش نمی‌زارم. جمعه اونقدر درگیر کار بودیم که دیر ناهار خوردیم، خودش اومد گفت گرسنمه وماهی می‌خوام. براش درست کردم و با چه آب و تابی شروع کرد خالی خالی خوردن. تا 3 ماه پیش مامانم با ما زندگی می‌کرد، بنده خدا اگه من ولش می‌کردم اون باهاش کلنجار می‌رفت تا هر طور که شده غذا را بهش بخوراند، ولی می‌گن غذا را تحمیل کردن به بچه ارتباط مستقیم با اعتماد به نفس اون داره، به خاطر همین رهاش کردم. خودتو نگران نکن، ولی سعی کن هر کاری می‌کنی شیر را بهش بخورانی که خیلی مهم هست.

مامان سبحان جون در مورد فک و دندونش مشکلی پیش نمیاد اما یادم رفت اینو بگم بچه هایی مثل علیرضا و سبحان شما که تاحالا لب به شیشه نزدن شیشه شیر رو مثل بچه هایی که شیشه می گیرن از اول نمی تونن بخورن اصلا بلد نیستن یعنی میک نمی زنن یکی دو هفته ی اول همش باید در حال عوض کردن سر شیشه باشی چون با دندون پارش می کنه بعد که مثلا یه خورده یاد بگیره باز هم همیشه سر شیشه اش پاره هست چون وقتی کم از شیشه می آد حوصلشون سر می ری نگران صورت خوشگلش نباش طوری نمیشه بیشتر نگران قد و استخون بندیش باش اگه شیر نخوره خدای نکرده قد کوتاه می شه