2733
2739


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

یه مشکل دیگه م با کارگر اینه که می ترسم باعث حساسیت و حسادت بشه. آخه اونا اهل کارگر گرفتن نیستن.
اگه شوهرم کارگر بگیره می گن نگاه کن شوهرای ما واسه مون کارگر نگرفتن.
اگه خودم بگیرم می گم ببین چجوری پولای پسرمونو هدر می ده
چرا مر مر جون وقتی ما نیستیم هم خودش کاراشو انجام میده هم بقیه کمکش میکنن. اما وقتی ما هستیم یکمی متفاوت می شه. چون خیالشون راحته که تنها نیست کم پیشش می مونن و در نتیجه کار چندانی هم نمی کنن
2731
یه ماه می مونین؟ چه خبره؟ مادرشوهر منم دوره خدا رو شکر. ولی ما 2-3 روز بیشتر نمی مونیم. در هر حال خودتو با نی نی سرگرم کن و جوری وانمود کن که نمی رسی همه کارها رو انجام بدی. به نظر من کارگر نگیر چون اونجوری که میگی برات ایجاد دردسر می کنه.
خوب باعث حسادت بشه اصلا مهم نیست
ببعد هر روز که نمیخوای بگیری که اونا خبر دار شن
بهت که گفتم خودت رو درگیر با کارای بچه کن که ازت خیلی انتظار نداشته باشن
وقتی تو درگیر شیر دادن و عوض کردن و تمیز کردن بچه باشی اونا مثلا پا نمیشن چایی بریزن یا میوه بیارن یا ظرف بشورن
سعی کن همه کارای بچت رو هم خودت انجام بدی که انتظاراتشون کم شه ازت کم کم
2740
خوب عزیزم وقتی یه ماه اونجا هستی پیش خودشون میگن خوب خودشون بشورن و بپزن. من اگه خونه مامانم هم یه ماه بمونم شاید همین فکر رو داشته باشه که من پیرم و خودشون به خودشون برسن و فک کنن خونه خودشونه. آخه مهمون بیشتر از یه روز نمیمونه. قبول کن یه ماه زیاده. اصن خود آدم هم خجالت میکشه بره خونه مامانش و بخوره و بخوابه چه برسه به خونه مادر شوهر
به قول یه دوستم که میگفت: نون بی منت خونه شوهر. میگفت چند روز با شوهرم قهر بودم رفته بودم خونه مامانم . میخواستم سر یخچال برم احساس میکردم همه چشما به منه. ولی خونه خودمون هر کاری دلمون بخواد میکنیم. میکوبیم. میشکنیم. میریزیم.

خوب من تا اینجا حق رو به مادر شوهرت با توجه به اینکه میگی خیلی پیره میدم ولی ....

این در صورتی که فقط خودت و شوهرت برید. وقتی همه میان همه باید کار کنن. تو هم مثل همه باش. اگه پاشدن سفره جمع کردن تو هم پاشو. اگه سرشون رو با چیزی گرم کردن تو هم همون کار رو کن. اصلا هم خجالت نکش و قدر خودت رو بدون و برای خودت شخصیت و احترام قائل شو. مثلا اگه خواستی ظرف بشوری به جاریتم بگو بیاد اب بکشه

ولی اگه تنها خودتو و همسرت بودید زیاد به خودت سخت نگیر و به این فکر کن که اگه مادرشوهرت یه ماه پیشت میموند چقدر سخت تر میشه.

در ضمن مگه یه خونه چقدر کار داره؟؟؟ ما ها بیشتر از مامانامون تو خونه هامون کار میکنیم. پس فک کن خونه خودته

تو هم دیگه لازم نیست خیلی اساسی کار کنی. یه جمع و جور الکی کن

یکمی هم مدت موندنتون رو کم کن. یه ماه خیلی زیاده. اینجوری آدم عزیز تر هم میمونه

در ضمن حتما از شوهرت تو کارا کمک بخواه . مطمئن باش اینجوری بیشتر جواب میده.البته یادت نره جلوی همه اینکار رو نکنی همیشه به شوهرت جلو جمع احترام بذار و برای خودتم ارزش قائلشو
به نظر من کارت از اول اشتباه بوده حتما خیلی براشون کار کردی واز روی محبت بوده اما الان شده برای اونا وظیفه

کارگر گرفتن هم اشتباس به شما ببخشید ربطی نداره شوهرو پسرش باید دلسوزی کنن نه شما

ازین به بعد رفتی کار نکن اصلااااااااااااا


منم همین مشکلو داشتم از روی محبت کار میکردم اما نه به شدت شما...اما دیدم شده وظیفه طوریکه وقتی میرفتم ظرفای ظهر که ما نبودیم هم نشسته بود و باید میشستم منم خیلی راحت از جلسه بعد گفتم دستام حساسیت پیدا کرده نمیتونم بشورم اونم نمیتونه مجبور کنه گفت باشه خودم میشورم

دفعه بعد رفتم یبار شستم و باز وعده غذای بعدی نشستم.....کسی جرات نداره حرفی بزنه حرفی بزنن دارم براشون ههههههههههههههههه

وقتیم میبینم دارن کار تراشی میکنن میرم تو حیاط پیش شوهرم و سرگرم میکنم خودمو
متولد ماه مهر،فمینیست،چاوشیست(محسن چاوشی)

سلام دوستان.سلداجون میفهمم چی میگی.من تازه نامزد کردم اوایل واسه خودشیرینی حاضربودم جونمم واس مادرشوهرم اینا بدم ولی دیدم رفته رفته واسشون عادی شده واسه همون دیگه کم کار میکنم.در حد ظرف شستن و جارو کشیدن.قبلا لباسای شوهرمم میشستم ولی الان اهمیت نمیدم مامانش میشوره

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687