2752
2734
عنوان

چرا درمانده ایم؟ (جامعه شناسی خودمانی)

| مشاهده متن کامل بحث + 270839 بازدید | 5349 پست
مهسا به نکته خیلی مهمی اشاره کردی

اشکال رو به جای رفتار و عملکرد به شخصیت فرد میگیرم

در مقابلش گاهی هم ایرادی که به کارمون میگیرن، چون به خودمون میگیرم سریع ناراحت میشیم و عکس العمل نامتناسب نشون میدیم !

ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!!😥 من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود. بیا اینم لینکش ایشالا که مشکلت حل میشه 💕🌷

دوستان یه سوالی رو آقای حسن نراقی تو کتاب پی نکته هایی بر جامعه شناسی خودمانی مطرح میکنه که البته خودش جواب هم میده ولی من اینجا مینویسم بدونم نظر شما در این مورد چی هست:


" حالا ممکن است برای عده ای این سوال پیش بیاید که کاری که خراب کردیم ولو اعتراف به آن بکنیم و حتی عذرخواهی هم بکنیم خسارت آن جبران نمیشود! پس فایده ی آن چیست؟... "


به نظر شما واقعا فایده ای داره؟ اگه داره چیه؟
2731
درباره سوال جالب دالیا جان

یکی از مشکلات کلامی ما مبالغه است. دقت کردین خیلی در تشکر و تنبه اغراق می کنیم. آقا ممنون... اقا خجالت دادین... شرمنده... روم سیاه....

در یک حدیث خوندم که جز منافق کس دیگه ای زیاد عذرخواهی نمی کنه. چرا؟ چون فرد منافق عملش با حرفش یا اونچه ازش توقع میره سازگار نیست کارها رو درست انجام نمیده و برای رفع مشکلات ناشی از بی مسوولیتیش باید هی عذر بخواد.
توی خیلی از فرهنگها عذر خواهی مساویه با مرگ شخصیت فرد. چرا ؟ چون بسیار مسوولیت پذیرن و کاری رو اغلب غلط انجام نمیدن که زیاد مجبور به پوزش شن. ژاپنیها رو ببینین. به جای عذرخواهی یا همراه با عذرخواهی خودکشی می کنن. آلمانیها هم سختترین کار دنیا براشون اینه که بگن معذرت میخوان.
ولی ما عذرخواهی بی مورد تو فرهنگمون ریخته اما عذرخواهی به جا اصلا تعریف نشده. برای اینکه تولد زن پسرعمه مون یادمون رفته شرمنده میشیم وعذر میخوایم واظهار تاسف الکی می کنیم و... اما برای کارمون که یادمون رفته انجام بدیم عذر که نمیخوایم هیچ طلبکار هم میشیم!

پس فایده اش به نظر من اینه که سختس عذرخواهی واقعی که به کاممون بیاد دفعه بعد حواسمون رو جمع می کنیم تا باز مجبور به عذرخواهی نشیم و طرف مقابل هم حس نمی کنه با یه آدم بی مسوولیت بی خیال طرفه.
و اما پاسخ نویسنده به همون سوال:

" اگر از فردا بدانیم و باور کنیم که هر تصمیمی را که بر عهده میگیریم موظف هستیم مسئولیت آن را تا انتهای ظهور نتایج آن به عهده بگیریم! قطعا آن وقت در تصمیم گیریهای مان شتاب زدگی به خرج نخواهیم داد.

دقت بیشتری خواهیم کرد و به منافع کوتاه مدتش کم تر خواهیم اندیشید. مهم تر آن که با اعتراف به اشتباه و اعلام عمومی، آن تجربه را به تدریج به خرد تبدیل خواهیم کرد که این در تاریخ ما سابقه ی چندانی ندارد."
عذر خواهی کردن خوبه به شرط اینکه باعث عبرت گیری بشه ! نه از روی عادت

کسی که ذاتا بی مسولیته و هر کاری رو به بی خیال ترین وجه انجام میده معذرت خواهی براش روزمره شده ! عادت کرده هی اشتباه کنه و بعد بگه ببخشید ! دیگران هم بگن عیبی نداره یا نهایت بگن دیگه تکرار نشه

نمایشگاه کتاب که رفته بودم روی سراشیبی چمن ها نشستیم تا نهار بخوریم. بالای سر ما 3 دختر دانشجو اومدند نشستند که از ابتدا تمام حواسشون به 3 پسر اصفهانی بود که سمت راست ما نشسته بودند .بلند بلند متلک به هم میگفتند و جواب میشنیدند !!! یکی از این دخترها که از همه بیشتر حواس پرت بود و با لهجه غلیظ ترکی , فارسی صحبت میکرد در گیر و دار متلک گفتن دوغش ریخت و از اونجایی که ما پایین اینها نشسته بودیم من یهو احساس کردم زیرم خیس شد !!! از جا پریدم و ناخودآگاه با صدای بلند و نسبتا خشمگین گفتم چه کار میکنی خانم ؟؟؟ و البته کار از کار گذشته بود و مانتوی مشکی من دوغی شد و لکه اش هم پاک نشد ! دختر فقط من رو نگاه کرد حتی عذر خواهی هم نکرد !!!
نیم ساعت بعد که بلند شدم خواستم برم گفت : خانم ببخشیدا عمدی نبود.
و من در جواب بسیار عصبانی گفتم اگر عمدی بود که لِهِت میکردم چون غیر عمد بود چیزی نگفتم.


به نظر من در قبال این بی مسولیتی ها باید خیلی سفت برخورد کرد وگرنه ...
اگه آدم گذاشت اهلیش کنند , بفهمی نفهمی خودش رو به این دردسر انداخته که کارش به گریه کردن بکشه.
وااااااای خدای من

مسیحا جان با این خاطره و اون چیزایی که تو وبلاگت خوندم معلوم میشه یکی از خاطره انگیزترین نمایشگاه کتابهای عمرت رو رفتی!


دقیقا موافقم! یادگرفتن معذرت خواهی یه مسئله است برخورد درست در مقابلش هم یه مسئله دیگه!
دالیا

من از چند سال پیش که دانشجوی رشته جامعه شناسی شدم یاد گرفتم از کنار کوچکترین مسایل روزمره هم نباید به سادگی گذشت ... بعد از اون هر جا میرم معمولا خاطره انگیز میشه :))
اگه آدم گذاشت اهلیش کنند , بفهمی نفهمی خودش رو به این دردسر انداخته که کارش به گریه کردن بکشه.
چرا اینقدر درمانده ایم؟

چرا متوسط کار مفید ایرانی ها در روز به زیر سی دقیقه می رسد؟

چرا پای صنعت اتومبیل سازی ما بعد از سی و چند سال مونتاژ هنوز این قدر لنگ میزند؟

چرا برای پیشبرد هر کار کوچکی باید روزها و در بعضی مواقع ماه ها و سال ها وقت گذاشت و اعصاب خراب کرد؟

چرا کارمندان ادارات در اکثر مواقع پدر ارباب رجوع را در میآورند بدون آنکه فکر کنند فردا نوبت خودشان است که در نقش ارباب رجوع اداره دیگری ظاهر شوند.

چرا سن سکته در این کشور زیر چهل سال است؟
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687
داغ ترین های تاپیک های امروز