زنی که به نیروهای موثر در خود شناخت پیدا میکند، به سلاح قدرتمندِ آگاهی نیز دست یافته است. خدابانوان نیروهای مقتدر و نامرئی هستند که رفتار و عواطف زنان را شکل میدهند. شناخت این نیروهای درونی گستره جدیدی را در جهت ارتقاء آگاهی زنان پیش رو نهاده است. با دانستن اینکه کدام خدابانو نیروی غالب درونی است، میتوان به غرایز ویژه ، اولویت ها و توانایی های خود و نیزبه امکان حصول معنا در زندگی از طرقی که لزوما موافق طبع دیگران نیست، بصیرت یافت.
شناخت الگوهای رفتاری خدابانوان در نحوه ارتباط زنان با مردان نیز موثر است. با کمک آنها میتوان به این درک رسید که چرا بعضی از زنان با گروهی از مردان در تضادند و با برخی دیگر روابطی صمیمانه دارند. آیا زنان مردانی را برمیگزینند که پرقدرت و موفق، پرتوان و خلاق ویا کودک وارند؟ و سرانجام اینکه کدام خدابانو انگیزه نهانی کشش زن به نمونه خاصی از مردان است؟
شناخت این الگوها بر انتخاب و تداوم روابط تاثیر میگذارد.
نمونه های نوعی روابط نیز تحت تاثیر خدابانوان ویژه است. هریک از الگوهای ارتباطی پدر- دختر ، برادر – خواهر ، خواهر – خواهر ، مادر – پسر ، معشوق – معشوق و یا مادر – دختر میتواند ویژگی خدابانویی خاص باشد.
هر زنی از موهبت هایی "خدابانو داده" برخوردار است که باید آنها را بشناسد و سپاسگزارانه پذیرایشان باشد. اما کمبود هایی هم دارد که برای دگرگونی و تحول باید آنها را شناخت و بر آنها فائق آمد. هیچ زنی نمیتواند در برابر الگوی رفتاری خدابانوی کهن نمونه ای درون مقاومت ورزد، مگر آنکه به موجودیت آن و نیروی تحققش آگاه گردد.
زنان همانطور که در گذشته از تاثرات پرقدرت قالب های فرهنگی بر خود ناآگاه بودند، اکنون نیز از حضور نیروهای مسلط بر رفتار و احساسات خویش بی خبرند.
نیروهای مقتدر درون ، یا کهن نمونه ها، علت اصلی تفاوت های شخصیتی میان زنانند. برای مثال، بعضی از زنان ازدواج و نیز داشتن فرزند را عامل رضایت از زندگی تلقی میکنند و اگر به این خواسته خود نرسند ، خشم و اندوه بر آنها قالب میگردد. برای این گروه از زنان نقش های سنتی شخصا پرمعناست. آنها با دسته ای از زنان که در جهت استقلال و دستیابی به اهداف خود تلاش میورزند و نیز با کسانی که در پی تجربیات تازه همواره روابط و نوع فعالیتشان را تغییر میدهند ، تفاوت دارند.
با این همه ، زنانی نیز هستند که در خلوت خود و با عرفان رضایت خاطر می یابند. آنچه که رضایت و خشنودی برخی از زنان را فراهم می سازد، ممکن است برای گروهی دیگر بی معنا باشد که البته این به نوع "خدابانوی فعال درون " بستگی دارد.
علاوه بر آن ، در هر زنی مجموعه ای از این خدابانوان همزمان با هم عمل میکنند و اگر زن شخصیتی پیچیده تر داشته باشد، احتمالا تعداد خدابانوان فعال درونش بیشتر است. بنابراین طبیعی است اگر بخشی از درون ، آنچه را که برای بخش دیگر ارضا کننده است، بی اهمیت تلقی کند.
شناخت "خدابانوان" موجب درک زنان از خود و نیز روابطشان با مردان و زنان دیگر ، والدین و فرزندان میشود. این الگوهای رفتاری " خدابانوان" همچنین وسیله فهم انگیزه ها (حتی اجبارهای درونی)، اضطراب ها و رضایتمندی های زن را فراهم میسازد.
این شناخت برای مردان نیز سودمند است. مردانی که میخواهند درک بهتری از زنان داشته باشند، میتوانند با استفاده از الگوهای خدابانوان به وجود نمونه های مختف زنان و نیز نحوه انتظارات خویش از آنها پی ببرند. این الگوها همچنین به مردان در درک رفتار متناقض زنان چند شخصیتی یاری میرساند.
بخشهایی از کتاب
نمادهای اسطوره ای و روانشناسی زنان ـ شینودا بولن
yesterday you said tomorrow....just do it