با سلام به مامان های گل
می خواستم باهاتون این مشکلو بگم که شاید راه حلی پیدا کنم
حقیقتش شوهر من همه جیز را با خونوادش مطرح می کنه. من هم حس میکنم هیچ حریمی توی زندگیمون وجود نداره. همه چیز منظورم از شیر مرغ تا جون آدمیزاده. مثلا اگه بحثی بکنیم فوری به اونها می گه . اگه اداره ابشه که فوری اگه هم نباشه یا خودش به خونشون می رسونه یا فرداش از اداره. خانواده اش هم هر روز زنگ می زنند و آمار می گیرند. مثلا اگه بریم بیرون یک جوراب بخرم حتما تا آخر شب اونها متوجه می شن. یا اگر شوهرم در مورد خانواده من توی خونه ما و یا در مورد خواهرام چیزی بفهمه حتما اونها در جریانند. در حالیکه هیچ خبری از هیچ کجا برای من نمیاره. می گه من حوصله ندارم ولی با اونها بسار خاله زنک رفتار می کنه. الان سه ساله ازدواج کردیم از اولش همینطور بوده تا الان هرچه هم بهش می گم فایده نداره. البته از طرف خونواده اش هم تا حدی بابت این اخلاق حمایت میشه؟؟؟؟؟؟؟؟؟