وقتی باردار بودم با سونوگرافی برای دختر کوچولوی به دنیا نیامده ام، تشخیص فتق داخل شکمی داده و گفتند با تنگی نفس متولد خواهد شد و باید بلافاصله بعد تولد جراحی شود. من و همسرم داغون شدیم و با حال زار به همه ی جراحان اطفالی که میشناختیم، مراجعه و تقاضای کمک کردیم که هیچکدام مسوولیت جراحی فرزند دلبندمان را نپذیرفتند. گفتند ریسک عمل بالاست و احتمال مرگ و میر دارد. نمیدانید چه حالی شدیم. (من بردن نامشان را اخلاقی نمیدانم). نهایتا پیش دکتر غروبی عزیز رفتیم و ایشان با روی خوش قول دادند نهایت تلاششان را برای نجات پاره ی تنمان در بیمارستان دولتی مفید، به عمل آورند. الان دختر قشنگم سه ساله شده و کاملا سالمه و هنوز تحت نظر ایشان است. من از حرفهای مامان بهروز عزیز خیلی متعجب شدم و چنین رفتاری از ایشان را کاملا بعید و غیر واقعی میدانم. هم در بیمارستان و هم مطب، بیمارانشان بسیار راضی اند و از ایشان تعریف می کنند...