2733
2734
تو این 6 ماه دوبار اومدن خونم انگار نه انگار من حاملم هر روزم خودم بش زنگ میزنم دلم میخواد یبار بگه بیام خونت کمکت یا مثلا چی دوست داری برات درست کنم
خدایا کمکمون کن مامان و بابای خوبی باشیم نه فقط مامان وبابای خالی...

ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!!😥 من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود. بیا اینم لینکش ایشالا که مشکلت حل میشه 💕🌷

بچه ها توی همه ی رابطهها نباید انتظار عکس العمل متقابل داشت اگه دوستت بود میگفتی من یکبار زنگ بزنم دوستم یکبار ولی توی رابطه مادر- پدر و فرزند .. واقعا این مسائل یا توقع یا انتظار داشتن .. اشتباهه به این فکر کنین مادرتون بهتون شیر میداده و شما سیر میشدید .. بعد میگفته حالا بچم باید منو سیر کنه !!! هر چقدر این جمله مسخره است .. توقع ما از والدینمون هم مسخره است
:(
مثلا مامان من عاشق اینه که من هر ماه ب همه فامیل ز بزنم تبریک بگم تسلیت بگم احوال پرسی کنم خب من حوصله ندارم خودم 100تا کار انجام نشده دارم با اینکه میدونه ازین کار بدم میاد اما باز هر دفه میگه ب فلانی ز زوی؟
کاش چون یاد دلانگیز زنی میخزیدم به دلت پر تشویش/ ناگهان چشم تورا میدیدم خیره بر جلوه زیبایی خویش/ کاش چون اینه روشن میشد دلم از نقش تو و خنده تو /صبحگاهان به تنم میلغزید گرمیه دست نوازنده تو...
2731
عزیزم پس اگه من داستان خودمو برات بگم چی میگی ؟ هر کس گرفتاریهای خودشو داره به هر حال درسته که بارداری و خیلی چیزا دلت میخاد اما یادت باشه برای خودت بارداری و خودت دوست داشتی بچه دار بشی پس فشار و زحمتش رو گردن دیگران ننداز درکت میکنم میدونم چقدر سخته ولی خودتو داری فقط ازار میدی و یه عمر خاطره بد برات میمونه از بارداری و از دیگران
چقدر سخت است همرنگ جماعت شدن وقتی جماعت خودش هزار رنگ است ...
ایا من یک روحم؟
کاش چون یاد دلانگیز زنی میخزیدم به دلت پر تشویش/ ناگهان چشم تورا میدیدم خیره بر جلوه زیبایی خویش/ کاش چون اینه روشن میشد دلم از نقش تو و خنده تو /صبحگاهان به تنم میلغزید گرمیه دست نوازنده تو...
پس چرا با خواهرم اینطوری نبود روم نمیشه به خودش بگم تو خودم میریزم تا حالا از گل نازک تر بش نگفتم احساس میکنم اصلا منو بچمو دوست نداره
خدایا کمکمون کن مامان و بابای خوبی باشیم نه فقط مامان وبابای خالی...
کاش چون یاد دلانگیز زنی میخزیدم به دلت پر تشویش/ ناگهان چشم تورا میدیدم خیره بر جلوه زیبایی خویش/ کاش چون اینه روشن میشد دلم از نقش تو و خنده تو /صبحگاهان به تنم میلغزید گرمیه دست نوازنده تو...
اخه ب من ج نمیدین تایید کنید رد کنید
کاش چون یاد دلانگیز زنی میخزیدم به دلت پر تشویش/ ناگهان چشم تورا میدیدم خیره بر جلوه زیبایی خویش/ کاش چون اینه روشن میشد دلم از نقش تو و خنده تو /صبحگاهان به تنم میلغزید گرمیه دست نوازنده تو...
من میرم هیچکس اینجا منو دوست نداره منم با مامیم مشکل دارم
کاش چون یاد دلانگیز زنی میخزیدم به دلت پر تشویش/ ناگهان چشم تورا میدیدم خیره بر جلوه زیبایی خویش/ کاش چون اینه روشن میشد دلم از نقش تو و خنده تو /صبحگاهان به تنم میلغزید گرمیه دست نوازنده تو...
ولی به نظرم از فکر محبتشون بیا بیرون چون اینجوری فقط بیشتر اذیت میشی . بنارو بذار به اینکه قرار نیست کمترین کمک و محبتی ازشون ببینی . اونوقت اگه محبتی کردن مزه میده
اَللّــــــهُمَّ صَــلِّ عَلــــى مُحَــــــــمَّدٍ و َآلِ مُحَــــــمَّدٍ و عجل فرجهم http://sanmoro.shopfa.com/
راستش مامان منم بیشتر هوای خاهرمو داره وقتی بش میگم چرا میگه اخه اون 7سال ازت کوچیکتره این جملرو از وقتی دنیا اومده شنیدم یعنی من 47 سالمم بشه اون 40 سال باز بچه است دیگه گناه داره
کاش چون یاد دلانگیز زنی میخزیدم به دلت پر تشویش/ ناگهان چشم تورا میدیدم خیره بر جلوه زیبایی خویش/ کاش چون اینه روشن میشد دلم از نقش تو و خنده تو /صبحگاهان به تنم میلغزید گرمیه دست نوازنده تو...
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687