سلام دوستان زندگی من پر از فراز ونشیب بوده ولی الان دیگه کاملا بریده ام کم آوردم و نمیدونم چیکار کنم با وجود وابستگی شوهرم به خونوادش که هر چه از نظر مالی در میاورد اولویت با خونوادش بود کم و بیش کلنجار میرفتم که زلزله اومد و همه خونه زندگیم ویران شد من واسه یکی از شهرهای شمالیم و شوهرم کرد موقع زلزله من وبچه ام اونجا نبودیم ولی خونه امون که مستاجر بودیم داغون شده بود منم از موقع زلزله دیگه بر نگشتم دیگه نمیتونم تو اون شهر زندگی کنم تو کانکس با بچه کوچیک سختمه با درآمدی که بیشترش میره سمت خونواده شوهرم ؛ شوهرمم بعد از چند ماه تازه اومده خونه بابام بهمون سر بزنه خرجی بهمون میداد ولی تاالان نیومده بود الان که اومده انگار اون آدم سابق نیس یا من دیگه اون آدم نیستم اصلا انگار وجود ندارم تازه میگه ببینم میتونم کار جور کنم از اون شهر نقل مکان کنیم درمونده شدم نمیدونم چیکار کنم
عزیزم خونتون تو منطقه زلزله زده است خوب شوهرت نمیتونه بیاد شهر خودت خونتونم که میگی خرابه
آخی عزیزم زلزله ک کرمانشاه رو میگی
خدابزرگه ایشالا همین شمال یه کار خوب گیرش بیاد و زندگی تازه ایی شروع کنین
توکل ب خدا درست میشه
آره متاسفانه زلزله کرمانشاه رو میگم اوضاع کاری اینجا هم خوب نیس یعنی باید آشنا و پارتی باشه که ما هم نداریم خیلی مستاصل شدم حرف اطرافیان هم بیشتر منو داغون کرده خودم که از مظر روحی داغون هستم
شوهرت چیکاره هست مگه
وسایلام اونایی که سالم موندن و رو بردن رو خونه یکی از اقوام شوهرم نه با بچه کوچیک نتونستم برم تو زمستون راهمون هم دوره ،شوهرم شغلش آزاد بود با باباش تو مغازه میوه فروشی بودن که سر همین درآمدش کلی حرص میخوردم که بیشتر درآمد مغازه نصیب خونواده شوهرم میشد ولی بیشتر کارش با شوهرم بود
بچت چند وقتشه؟خونوادت نظرشون چیه؟به شوهرتم باید حق بدی اونم خیلی اذیت شده الانم حتما سختشه مهاجرت کنه اونم وفتی کار مناسبی پیدا نمیشه
بچه ام دو سال و هشت ماهه اشه ؛خونوادم میگن نمیشه با این بچه تو کانکس زندگی کرد خودمم سخته زندگی با این شرایط
ارسال نظر شما
