همش منتظر بودیم که اقا إز امتحان قبول شه اخه رشته ما پزشکی هست هر سه سال یکبار یه امتحان مثل کنکور ازمون میگیرن تا پاس نشیم نمیتونیم ادامه بدیم و سه بار حق شرکت داریم من همون اول قبول شوهرم تازه قبول شده ولی آخرین بإرش بود اگه پاس نمیشد اخراج بود مامان و بابای من هم شرط عقد گذاشته بودن که باید درستو بخونی و اصلا تو سکه و خونه و ماشین اصلا بحثشم نکردن حالا وقتی مامانم میگه درستو بخون إنکار بهش فحش میدی