سال ۱۴۰۲با همکارم رفیق شدم و خلاصه خیلی صمیمی شدیم تا الان انقد با هم خاطره ساختیم که دیگ بخوامم نمیتونم فرامششون کنم تا جایی ک ب سرمون زد با هم مغازه بزنیم اون خیلی اصرار کرد و من مخالف بودم خلاصه منم راضی شدم و امسال با هم شراکتی مغازه زدیم همه گفتن شریکی کار نکن من گفتم رفیقمه میشناسمش و... حالا ک شریک شدیم هفته ای ی بحث شدید داریم سر چرت و پرت ولی بعدش با هم اوکی میشیم
اما پریروز ی دعوا کردیم انگار بعد اون خیلی سرد شده دفعه قبل من زنگ زدم و اوکی شدیم اما این بار دیگ زنگ نمیزنم حتی اگه همینجوری ادامه بدیم حس میکنم با شریک شدنمون ریدیم تو رفاقتی ک سالها هم میگشتیم عینش پیدا نمیشد سر اینکه دو سه روزه سرد رفتار میکنه انقد حالم بده ک نگو غرورمم نمیزاره برم جلو و بپرسم چرا اینجوری میکنی؟