2733
2739
عنوان

سر از کار مادرشوهرم در نمیارم

404 بازدید | 9 پست

سلام. من دو روزه دارم از دست مادر شوهرم حرص میخورم. جریان اینه که من پریشب خانواده شوهرمو دعوت کردم. فقط به خاطر مادرشوهرم. چون فامیلش از امریکا اومدن خواستم مثلا بهش حال بدم. سنگ تمومم گذاشتم. چند جور غذا و پذیرایی عالی و خونه تر و تمیز و خلاصه همه چیز خوب که نه عالی بود. بعد حتی یه نفر کمکم نداشتم. میزو چیدم و جمع کردم از مادرشوهرم پرسیدم غذا چطور بود. با یه حالت خاصی گفت بد نبود!!!

اصلا شوکه شدم. چون اولا همه کلی تعریف کردن. دوما خودم به کار خودم اعتماد دارم. سوما با مادر شوهرم خیلی خوبیم .نمیدونم جرا ایتجوری گفت. فرداشم شوهرم ازش پرسید مامان دیشب خوش گذشت همون مدلی گفت بدنبود.

خلاصه که خیلی لجم در اومده. اصلا نمیدونم چرا اینجوری میگه . من که فقط بهشون محبت کردم.اصلا ادب حکم میکنه اگه خوب هم نبود بگه ممنون ....مرسی. ولی ایشون فقط سر و گردن قر میده میگه بد نبود... اه ... همین الانم دوباره حرص خوردم.

یارب آن نوگل خندان که سپردی به منش. می‌سپارم به تو از دست حسود چمنش


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

2731

شما کار خودت و کردی ، قرار هم نیست هرروز اینکارو بکنی که

حالا دیگه عکس للعمل مادرشوهر چی بوده بی خیال 

در کل به خاطر راضی کردن بقیه آدم خودشو تو زحمت نندازه بهتره چون هیچوقت کاملا راضی نیستن 

نه پاپیون اینجوری نبست . خودش کارگر داره همبشه پذیراییش عالیه در ضمن خیلی بیشتر از اینها از خود متشکره . بیشتر فکر میکنم فقط مرض داره منو حرص بده

یارب آن نوگل خندان که سپردی به منش. می‌سپارم به تو از دست حسود چمنش
2740
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687